متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

روزهای خوبِ تقویمِ خدا

چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۵ ب.ظ

"بسم الله الرحمن الرحیم"

سلام :*)

(اون آیکون اشک شوقِ)

حال و حوصله هایی که بادبزنی میرن و برمیگردن! اعصابی که sin (سینوسی) شده! زندگی که نوساناتش شدید شده! روحی که طاقتش طاق شده! ذهنی که تَل انباری شده برای یکسری فکرهای ...! سوالاتی که مثل طوفان میزنن توی کاسه ی شرایط و اوضاعت! دیوونگی هایی که در پی این طوفان عایدت میشه! به هم ریختن های مدام! پائین آمدن ظرفیت روح! میگن هرچی اون چه که باعث ناراحتیتون میشه بزرگ تر باشه ، نشون میده روح بزرگتری دارید! فک کنم روحم پژمرده شده! البته روح خدایی که این حرف ها را بر نمیدارد امّا به گمانم اگر بی فکری صاحب پی پی در پی باشد این نیز خواهد شد! ونهایتا محبّت های بی دریغ اوستا کریم که هی تو را شرمنده میکنند! فردایی کسی پیدا میشود و همه سوالات مزخرفی که خوره جانت بودند را به سبکی که باب احوال خودت و خودش باشد پاسخ میدهد! دقیقا همانی که تو میخواستی! انگار خدا جوابت را لقمه کرده گذاشته دهان مخلوقش که در هیئت رفیقت بیاید و برایت ردیف کند! بعد هم تو کیف کنی و باهاش همراهی کنی او هم و تو هم حرف های هم را تایید کنید و خوشحال از اینکه بالاخره یافتم! یعنی خدایا حقیقتا ممنونتم!

+ امروز تقویم کلاس های این ترم تحصیلی هم بسته شد! یکی از روزای خوب زندگیم بود راحت شدن از شَرِّ بعضی مقوله ها و بعضی افراد! 

+ امروز امتحان آز حشره شناسی داشتیم! باید 50 تا نمونه حشره اتاله شده میذاشتیم توی جعبه میبردیم خدمت خانوم مهندس! 

+ اتاله کردن فرایندی هست که طی اون براساس اصول حشره شناسی حشره رو shape مخصوصی بهش میدی و fix اش میکنی، فیکس کردن هم شامل خشک کردن حشره به طور اصولی و فروکردن یک عدد سوزن ته گرد مخصوص داخل بدن حشره هست!

+ از اونجایی که حالم به هم میخورد دست بزنم به حشرات و دلم نمیومد سوزن فروکنم توی بدنشون هیچ نمونه ای جمع نکردم! که به این ترتیب احتمالا 1.5 نمره مون از دست رفت! البته اینم به شرطیه که خانوم مهندس به قول شون عمل نکنن! آخه گفتن هرکسی نمونه نیاره من کل نمره آز که 6 هست رو براش صفر میذارم! الان من میتونم امیدوار باشم! :))

+ شرایط خوابم کاملا منظم شده! این باعش شده تمرکز و نشاطم بیش از قبل بشه! شبا اتوماتیک نهایتش تا 11:35 دقیقه میتونم دووم بیارم ولی نه بیشتر! عملا بی هوش میشم! خیلی صاست خیلی! :*)

+ بالاخره از پس این تربیت بدنی کذایی هم براومدیم البته بماند که نمرمون ناپلئونی شد، ولی باز بهتر از افتادنِ! و مهم تر از همه اینکه از شر استرس کوفتی صبحای سه شنبه خلاص شدم!

+ ایّام سوگواری اباعبدالله باشه! ماه صفر باشه! دِلت آروم آروم غمناکه! دلت ناخودآگاه گرفته است! بعدتر بیایی و ببینی انگار که بعضی وقت ها این بغض ها و خفگی های مانده توی گلوت شدید میشن! انگار ته غصه ی روضه دهه اول محرم مونده توی گلوت! بعدتر یاد یکسری آدم نیارز بیافتی که برداشتن ماه صفری جشن گرفتن و کف زدند و سوت زدند و هلهله کردند و برای یه عدّه آدم نیارزتر یقه پیراهن چاک کردند! کسایی که موج بنفش شدند امسال و سال 88 موج سبز شدند و گلوهاشون رو برای تشویق یه آدم ... پاره کردند! خودشون رو برای حرفای کسی مثل خاتمی ... خرج کردند! بعدم در بیان بگن این کلیپ رو خودشون شخصا به مناسبت روز دانشجو ( 16آذر) فرستادن برای دانشگاه صنعتی اصفهان و صنعتی شریف!! مردشور تو و حرفات رو ببرن که شخصا حالا کلیپ پر میکنی میفرستی! بعضیا وجودشون نحسِ!

+ جشن های لعنتی به مناسبت بازگشایی انجمن به اصطلاح اسلامی که توی جشن سخیف شون رفتیم و آخر هفته یادم افتاد همه این ها بابت همون نحس بازی هایی است که یک عدّه سبک در آوردند بوده!

+ جشنی که توش انتظامات جشن همه تو حلق هم بودن و با دیدن شون تهوع بود که میومد سراغ ذهنم و تیر بود که به قلب روحم میخورد! امان از این ادا و اصول ها! یکی شون خم میشه بی خبر از هویت ما از دوستش که ته سالن ایستاده میپرسه بسیجی ها ... بسیجی ها هم هستن ... خواستم بگم تا چشت در آد هستیم ... ای خدا هدایت تون کنه! برای بزرگانشون عروسی گرفته بودند! چه دست هایی که تکون دادند و چه استفاده ابزاری هایی که از عزیزان مون نکردند و چه جور اسم باکری و همت رو بردند و برای خودشون مصادره کردند ... حتی به عکس شهید بهشتی هم رحم نکردند و از اون هم برای نمایش جملات خودشون استفاده کردند ... فقط از همه چی مضحک تر این بود که یه مشت بچه صفری طفلی خودشون رو مچل این سیاسی بازیا کردن بی این که خبری از جایی داشته باشن فقط کور کورانه سینه چاک میکنند! خدا لعنت کنه باعث و بانی این غلط کاری ها رو! بعدا چه جوری جوابگوی انحراف این همه جوون مردم خواهند بود!! چه قدر بچه هایی که حل شدند توی  این دستگاه ...!!

وَ اِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...
۹۲/۰۹/۲۷

شما بگو  (۷)

اتفاقا آبجی اصلا هم نقطه مشترک نیست!!

مرگ بر آمریکا رو میگم!

الان خیلیا دیگه روشون نمیشه بگن اینو!

به لطف همین آهنگ خیلی ها تحت تاثیر جو هم که شده تکرار کردن...

اینو میگن کار فرهنگی

با زبون خود جوونا بهشون آموزش بدی...

خدا خیر بده به حامد زمانی و همه اونایی که دارن تلاش میکنن برای حفظ بچه ها.....

پاسخ:
ولی بازم میگم یه جورایی نقطه مشترکِ
متوجه منظورت هستم

خیرشون بده :)

الان برات امکانش هست onlineباشی؟؟؟؟
اطلاعات رو برات فرستادم! :))
سوالی بود در خدمتم! :))   
خخخخ

آره یادمه!

فک کن دانشگاهتون شده بود نمایشگاه! یه عده میرفتن که فقط ویرانه های آتیش سوزی و شیشه های خورد شده شو ببینن!

یه سری از پرونده های بچه ها تو آموزشم شنیدم! که آتیش زده بودن...

خلاصه صنعتی ها شورشی هایی بودن برای خودشون!

از چهارشنبه سوریهاشم خبر دارم!

و از خوابگاه های بی امنیتش که 88 باعث شد بچه هاشو تعطیل کنن برن...

ما هم امتحان داشتیم...

ولی چه امتحانایی ما دادیم..........

خیلی بد بود خیلی.......

خیلی جو متشنج بود..........

حالم بد میشه وقتی یاد اون روزا میفتم....

یاد 25 خرداد...

یادته؟

..........

پاسخ:
:(
:(
:(

خدا از باعث و بانیش نگذره!
یادمه!
....

امسال جالب ترین روز دانشجوی عمرمو داشتم!

یادمه سال اول که بودیم... ترم صفری که بودیم(:

خیلی دانشگاه به هم ریخته بود

هر روز تحصن های سیاسی برای زندانیان سیاسی

نجف زاده مهمون برنامه روز دانشجو بود

جنگی بود رسما

ولی یه طوری جمعش کرد که دقیقا خط رو بهمون نشون داد

با طرز صحبت و استدلالش

وقتی بیانیه ی تحصن کنندگانو دیدم علیه حجاب و برای آزادی زنان!

فهمیدم نجف زاده حق داشت!


هر سال یه بساطی داشتیم...

سال 88 رو که دیگه نگو!

سه روز تشنج...

نیروی انتظامی هم وارد شد.....

البته کاری نکرد

فقط مراقب امنیت بچه ها بود...


امسال اما...

به لطف بچه های آروم این دانشگاه!

که هم مذهبیاش لایتن هم غیر مذهبیاش، خیلی جالب گذشت...


حامد زمانی اومد و کلی فضا عوض شد....

چقد کار فرهنگی مهمه....


همونایی که علیه خیلی چیزا داشتن شعار میدادن!

با آهنگ مرگ بر آمریکای حامد زمانی شروع کردن به تکرار مرگ بر آمریکا!!!!!!




پاسخ:
سلام آبجی

اون زمانا ما امتحان نهایی داشتیم! زمان فتنه رو میگم!
اینجا هم تا الان از این بساط ها نداشتیم!
الان تازه اینجور شده! برای من جدیده!
قبلا دانشگاه رو (بیت المال) به آتیش کشیدن دوستان انجمن اسلامی سال 88
برای چهارشنبه سوری هم میرن یه سری الوار میارن و میسوزونن بعد پسرا مست میکنند و میرن طرف خوابگاه دخترا و از دیوارای خوابگاه بالا میرن! فکرش رو بکن! تن آدم میلرزه!
یعنی رسما خاک برسرشون! همشم زیر سر مسئول فرهنگی احمق دانشگاه بوده! هی گفته میخواییم فضا باز باشه و فلان باشه و از همین مزخرفاتی که میگن!

خُب خوبه! 
جناب زمانی که خیلی کارشون درسته!
چندی پیش هم اومدن دانشگاه ما! اولای ترم بود! چنان زحمت جلسه رو کشیدند! واقعا کارشون عالی بود! خوب جمع و جور کردن!

موافقم اثر کارفرهنگی خیلی زیاده!
اون قسمت نقطه مشترکِ به اون قسمت که میرسه همه هم صدا میشن! :»)
مرگ بر آمریـــــــــــــــــــکا!
زیر پا لِه اش میکنیم!
سلام

ما یه چند روز دانشگاه نبودیما!!!

بازش کردن دوباره؟

پس شماها چیکار میکردین اونجا؟!!!!!!!!

(راستی بلاگفا باز نمیشه! نمیدونم مشکل از منه یا ایشون!)
پاسخ:
سلام علیکم

میبینید! میبینید چه جوری دل خلق الله رو خون میکنن با این کاراشون!
به لطف جناب آقای رئیس از اول ریاست شون یه امضای خوشگل زدن پای نامه توافق برای باز شدنش!
ما هیچی چَرُ و بال میزدیم!
ما که کاری نمیتونستیم بکنیم! فقط رفتیم که صحنه خالی نباشه!!!  :(( (آیکون گریه های پی در پی)
ولی دقّت کردید که تا اینا نباشن یاد فعالیت و تلاش و به خود جنبیدن و این صوبتا نمیوفتیم
حتما باید احساس خطر کنیم و گرنه منفعل میشیم!
نمیدونم چرا ما این تیپی هستیم!

بله باز نمیشه
خواستم وب تون رو باز کنم و وب جمعی دیگر منتها نشد!
کلن این نت کوفتی روی اعصابه!
۳۰ آذر ۹۲ ، ۱۷:۳۴ محمدصادق برجیان

ما چله نشین شب یلدای حسینیم/
ماتم زدگان غم عظمای حسینیم

ما غرق عزای پسر فاطمه هستیم/
ما تا بسحر محو تماشای حسینیم
.
.
.
یلدایتان حسینی باد.

پاسخ:
غم ها وشادی ها زمانی زیبا خواهند شد که مارک رضایت خدا را به خود گرفته باشند.
یلدا وقتی زیبا میشود که به خاطر خدا غمگین بود!
سلام...

چیزی برای نوشتن ندارم....جز این سروده زیبا که این روزها زیاد گوش می دهم....

باسمه تعالی سر....حمید رضا برقعی

http://ammarclip.blog.ir/1392/09/27
پاسخ:
سلام علیکم

به به اشعار آسید بر جان مینشینند
ان شاءالله حتماسرفرصت میام میخونم

سپاس از دعوت تون
همین که تربیت پاس شده خوب
و از اینکه حشره ها رو اونجور نکردید ممنون
بقیه اشم بی خیال این چیزا میاد و میره
آدمی برای چیزهایی که میاد و میره که نباید حرص بخوره
پاسخ:

واقعا هم به خیر گذشت ...
خواهش ... 
شاید گفتنش راحت باشه ...
من همیشه میگم مهم نیست ولی آخرش استرس در این لحظات رو کاریش نمیشه کرد
حرص نخورم چیکار کنم ... 
خیلی ...

راستش دوتا جمله آخر رو فکر کردم توی فضای درسی فرمودید
ولی بعدا رفتم دیدم اون آخر مطلب چی نوشتم
همچین بیخیال هم نمیره توی کَتِ من!
بیخیال چی بشم ؟!
این کارا بیخیالی بر نمیداره! همون طور که فتنه بیخیالی بر نمیداشت!
توی صفر این طوری پایکوبی و هلهله بیخیالی بر نمیداره
گرچه سیاه لشکر بودن کثیری شون و صرفا مختلط بازی اومده بودن ولی ...
باید هم حرص خورد از نظرم!

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">