متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

" بسم الله الرحمن الرحیم "

سلام

وسطای کلاس بود! استاد لطف کردند یه زمان استراحت کوتاهی دادند! همه برای خودشون مشغول بودن.از اونجایی که ردیف اوّل بودم به دانشجوهایی که اطراف استاد ایستاده بودند احاطه داشتم. "ف ر" رفت پیش استاد و گفت :« برای کوئیز جلسه قبل من غائب بودم لطفاً برام مجازش کنید.آخه مراسم ازدواجم بود.» استاد بالبخند گفتند:« اوّل عکسای مهمونی تون رو بیار ببینم بعدش ببینم چی کار میکنم. همین طوری که نمیتونم ازت قبول کنم.» "ف ر" خندید و رفت گوشی تلفن همراهش رو آورد! گفت:«بفرمایید اینم سندهام.» به همراه استاد مشغول تماشای عکس ها شدند.[خانم دکتر بسیار مهربان و خوش رویی هستند. استاد درس حشره شناسی مون رو میگم.]

خلاصه اینکه عکسا رو دیدن و تموم شد. عصر که  با "ف ر" و "ب" داشتیم میرفتیم خونه گفتم بده ببینم عکساتُ! آوردشون و ماهمـ یه دور نگاه کردیم. حالا سر این که چرا و رو چه حسابی جرات کرده عکسای به این مهمی رو بریزه روی گوشیش کاری ندارمـ ولی همین طور که داشتیم می دیدیم،گفتم :« صبر کن ببینم ،این که اونجا نشسته باهاش عکس انداختید کیه؟! چه قدر شبیه همسرتِ!» میگه :« آره خُب بردار شوهرمهِ» 

 چشمام گرد شدن و از تعجب مونده بودم! زد برای عکسای بعد. میگم: «این یکی کیه؟!» میگه :«دایی شوهرمهـ.»

بهش گفتم :« یعنی چی؟! خُب اینا که به شما محرم نیستن! این چه وضعشهـ دختر خوب.»

دوتایی شون میزنن زیر خنده و میگن :« بابا سخت نگیر.»

 

"ب" میگه :« این پلکم زیادی سخت گیره! روی این مسائل خیلی حساسهِ.»

میگم :« یعنی چی حساسه؟! خوب گناهِ! الکی نخندین! مثل چی...! »

" ف ر " : « بابا اینا که دیگه محرم اند! بعد خطبه عقد همه آبجی های ما و اونا کلن حجاب هاشونو (همچین حجابی هم نبود البته اون طوری که من دیدم) برداشتن! دیگه بعد خطبه همه به هم محرم هستن.»

یعنی داشت دود از سرم بلند میشد! یه چندبار دیگه خنده ژکوند زدم توی چشماش و  بعد هم گفت :« بیخیال بابا.»

 

+ این جا رو هم حتماً ببینید الحاقیه ی پست 25[فایل صوتی(حجم 2.75 مگابایت)]و چی شد که این طوری شدیم؟

+ ان شاءالله خدا به مردان "غیرت" و به زنان "حیا و عفت" عنایت کنه!

+ پیرو صحبت خانم معلّم گرامی : خدایا ازت میخوام که لحظه ای نگاهت رو از زندگی هامون دریغ نکنی،چراکه هرچه الان داریم چه از عمل چه اعتقادات همه بالطف و عنایت تو بوده و هست وگرنه بنده ی شرمسار تو هستم که اگر به حال خود گذاشته شوم از همه رو سیاهان رو سیاه ترم! خدایا توفیق عمل به دستوراتت رو به هممون عنایت کن!

 

اون مرد یا زنی که

در برابر گناه همسرش

سکوت کنه

یا باهاش همراه بشه!

قرار بود اینا باعث

بنده تر شدن هم

باشند!

 

 

+

وَاِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

شما بگو  (۲۳)

سلام
به نظر در اینگونه موارد می بایست دید که طرف مقابل در چه فضای فکری، اعتقادی و صد البته خانوادگی رشد یافته، بعد با تمامی این جوانب و با هدف تاثیر اقدام به معروف کرد. و الا طرف یا از موضوع رد می شود یا لج می کند.
التماس دعا برای عمل
پاسخ:
سلام علیکم

کلامتون متین! همین طوره!
[البته توی موقعیت ذکر شده بیشتر مثل ی خواهر دلم سوخت حقیقتاً]
ان شاءالله در موراد بعد به لطف خدا دقت عمل بیشتری داشته باشم ، باشیم

همین طوره
و اینکه ان شاءالله خداعاقبت هممون رو بخیر کنه!
محتاجیم حقیقتاً
سلام

شمام متحجرینا!!!

اصن انگار حواستون نیس الان چه دوره ایه!
پاسخ:
سلام علیکم

واقعاً هم!! از نوع بدفرمش!

بله ما مال قدیم ندیما هستیم که علم هنوز پیشرفت نکرده بود!! از دنیا عقبیم دیگه!

ان شاءالله خداوند هممون رو در پناه خودش حفظ کنه
و به حال خودمون واگذارمون نکنه حتی دمی
۱۳ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۴۶ بهارخانمی
سلام خواهر گلم
خوبی؟
سلامتی
قدری بی معترفتم که دیر میام
اما اونقده خودمو درگیر کارو گرفتار و حساس شدم که خدا میدونه
سعی کردم کسی رو نرنجونم اما فک کنم موفق نشدم تابحال
پاسخ:
سلام آبجی

الحمدلله خوبم به سلامتی و تندرستی و شادی شما
این چه صحبتیه
شماکه گوله معرفتی خواهر خوبم

شرایطت رو درک میکنم
ان شاءالله آرامش خاصش رو خدا به شماوهمسرت عنایت کنه
در پناه خدا باشی ان شاءالله
از بابت احوال پرسی های همیشگیت هم بسیار ممنونت هستم
۱۲ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۴۸ باران نم نم...
دیگه دور و اطرافمون پر شده از این بی غیرتی ها...
در جامعه ای که پسرها سرخاب سفیداب می مالند و ابرو نازک می کنند جایی برای غیرت نیست...
کار فرهنگی قوی لازمه!!!
پاسخ:
خدا عاقبت مون رو بخیر کنه
ان شاءالله هممون بتونیم جایگاه اصلی مون رو تشخیص بدیم
خدایا ما را لحظه ای به خودمون واگذار نکن

درسته کار دینی فرهنگی
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۳۸ خانم چادری
خیره ان شالله
پاسخ:
ان شاءالله
خداقوت پایان امتحانات
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۰ دختر آسمان
تازه این که صیغه س!!
میدونستی بخاری! توی کتاب صحیح ! که یکی از منابع اصلی اخذ حدیث اهل سنته اومده یه فتوا صادر کرده. قاعده ی نشر حرمت به ارتضاء شیر حیوان!
ینی مثلا اگه دونفر از یه گاو شیر بخورند بهم محرم میشن :|
:)))))
پاسخ:
:|
چی بگم والا! یه لحظه دلم خواست ...!
شما چیزای خوب خوب بهمون یاد بده خار نکون همچین :)
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۰۶ دختر آسمان
آیکون همون یه نفر ... :/
پاسخ:
:/
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۰۲ دختر آسمان
:|
تو بهشت آیین از این چیزا زیاد دیدم :/
دوستم عقد کرده میگه یه ذره حرص خوردم؛ تو مراسم شوهرم به جای اینکه با من برقصه از اول تا آخر داشت با دختر خالم تانگو میرقصید :|||
خدا هممون رو هدایت کنه.... اعصابم ریخت به هم :/
هعی
پاسخ:
سلام

:/
آیکون یه نفر که ... :||
ان شاءالله ...
مثل من اون موقع :*|
هومم هعی
این بالایی یعنی چی!؟
پاسخ:
یعنی اینکه داشتم یه مطلب جدید میزدم نت باکمال بی تربیتی قطع شد!
سلام....
کمی برای دلمان....
************************
گریه جبرئیل....
گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود ، جوانی از آنجا می گذشت ... ؛
جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد ؛
یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود ؛
در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید ؛
جبرئیل گفت: ای یوسف ، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی ، حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 باز نماز می خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار میکند ... !!!
پاسخ:
سلام علیکم

خیلی عالی بود
از لطافت این کلام لبخند به لبمان نشست!
سپاس گذار نظرات ارزشمندتون هستم!

خداقوت
یاعلی مدد
سلام آبجی گل
ازین جماعت تو فامیل ما هم پیدا میشه..
ینی با خوندن یه صیغه محرمیت بین دو نفر تمام بستگان و آشنایان دو طرف
بهم محرم میشن..
جناب داماد میره با خواهر زن و دخترخاله های عروس گل میگن و گل میشنُفَن و ....
و متقابلا عروس هم به همین طریق.......
مام زیاد خودمونو قاطی مجلسشون نمیکنیم..
چون وقتی تو جمعشون باشیم دپرس میشن و کلی عصبی میشن..
و ما رو احتمالا امُّل فرض میکنن..!!!
امر بمعروف و نهی از منکر هم دیگه روی این جماعت بنظر من افاقه نمیکنه..
فقط باید بحالشون و بحالمون دعا کنیم..
بیشتر برای خودمون دعا کنیم که راهمون رو گم نکنیم..
یا علی آبجی جانم..
: )
پاسخ:
سلام آبجی خانم گلاب
ینی اگه میدونستم یه صیغه محرمیت این همه کارایی داره دیگه این همه به خودم سختی نمیدادم :)
خدا هممون رو هدایت کنه
امیدوارم که همیشه در راه اعتقاداتمون بتونیم ثابت قدم باشیم به لطف خدا و نظر ائمه
[من که هر وقع مهمونی این مدلا باشه با این که قاطی پاتی شدن و این صوبتا نداریم ولی ملزومات دیگه اش هست
بعد از یه بحث مفصل میشینم خونه یا کلن میریم رو اعصاب همه! بعد همه باهم میشینیم خونه! البته همیشه نمیشه ولی خب  :)]

خداعاقبت مون رو به خیر کنه بحق حضرت فاطمه سلام الله علیها
علی مددتون
:)

سلام بر سحرخیزان مجازی (شما و مجیر گرامی و دیگر اساتید شب بیدار مان)
حرفتونو خوندیم، از اینا زیاد دیدیم، بیشتر یاد عکسِ آقا و خانوم فامیلمون افتادم که خانومه با سر و لنگ لخت و پتی تو آتیله با همسرشون عکس گرفتن و زرتی چسبوندن درِ یخچالشون که هربار ما رفتیم چیزی برداریم که کوفت کنیم قیافه نحسشو باید ببینیم، مثال بسیاره ولی وقت ما و شما با ارزشتر از این حرفهاست.
به قول بابابزرگم علی کلاه خودتو بگیر باد نبره بعد بشین عیب مردمو ببین بچه! (الان که فکر میکنم حرف خودم به خودمه نه بابابزرگم به خودم، هرچند پیرمرد به پیرمرد فرقی نمیکنه، مهم فحوای کلامه که زدیم و گفتیم)
یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم
خدا هممون رو هدایت کنه!
کلامتون متین! این طوری عمل آدم کم نمیشه! سوزن و جوال دوز ...

یاعلی مدد
سپاس از حضورتون
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۱۶ محمدصادق برجیان
غیبت مجاز! مگه مدرسه ست؟!!
عجب مردم منحرفی داریم ما :) البته بد تر از اینا هم توی عروسی ها اتفاق میفته.
پاسخ:
خوب غیبت ، غیبته دیگه! توی دانشگاهم باید مجاز بشه وگرنه کسر نمره داره!
البته این بچه بازیا فقط مال دانشکده ماست ظاهراً!

خدا هممون رو هدایت کنیم! خودمونم جزء مردم هستیم بِ گُمانم
خوب چون ما خودمون چنین عروسی هایی نداشتیم و خداروشکر ، برام تعجب برانگیز بود

خدا عاقبت مون رو بخیر کنه
خیلی دوست دارم نظر بدم اما دستم به نوشتن نمیره و می ترسم چیزی بنویسم که اون دنیا خِرِ مبارکُ بگیرن بگن:
برای چه عامل به آنچه گفتید نبودید؟!
پاسخ:
خدا عاقبت مون رو بخیر کنه!
ان شاءالله که عامل باشیم
من این روزها دارم میترکم فقط منتظر حرمم
درجواب این مطلب باید بگم من دیگه حرفی ندارم...
بقران دیگه هنگ کردم
پاسخ:
به سلامتی
دل ی که توی درد هجران بتپه آماده میشه
ان شاءالله قراره یه زیارت با معرفت نصیبتون بشود

خداعاقبت مون رو به خیر کنه
من حتی آدمایی رو دیدم که نمیدونستن به برادر شوهرشون نامحرمن!!!! یا مثلا پسر خاله شون بهشون محرم نیست! :|
پاسخ:


البته ایشون مثال بود خیلی های دیگه هستن که همون طور که فرمودید نسبت به این موارد آگاهی ندارند و نیاز دارن کسی بیدارشون کنه و به راهشون بیاره
خدا عاقبت هممون رو به خیر کنه

اِه شماهم آبجی هستید
خوش تشریف آوردید
سلام عزیزکم ...

امروز داشتم تفسیر سوره ی همزه رو میخوندم . انشا الله برسم یه پست میزارم براش . میگفت کسانی که سرزنش میکنند ( فرقی نمیکنه کی و به چه علتی ) همه جزء همز و لمز کنندگان قرار میگیرند . البته برای خودم یه سری سوال پیش اومد که باید بپرسم ولی میگفت دوستی که برای انجام کار نادرستی به دوستش میگه چرا ؟!! معلمی که به دانش اموزش چون خودش معلمه و اونم شاگرد و ازش پایین تره به خاطر اعمال نادرستش به خودش حق میده که تحقیرش کنه ، پدر و مادری که فرزندشون رو با دیگران مقایسه و سرزنش میکنند و ... جزء این گروه قرار میگیرند .
اگه اینجوری باشه من کل زمان تدریسم یعنی سی سال به این صفت شریف مزین بودم .
گفتم که شما حواستون رو جمع کنید . تذکر خواستید بدین ولی در حد جمله ی خبری که خدا اینو گفته ولی سرزنش نکنید ...

یا علی ...
پاسخ:
سلام بانوی معلم گرامی

قصد سرزنش نداشتم ولی خیلی ناراحت شدم و به خودش هم گفتم!
ولی حق باشماست! مادرم هم قبلاً چنین مضمونی رو بهم گفته بودند!
چشم
;*(
:(

سپاس گذارم بابت تذکر به جاتون
خداشما معلّم ها رو برامون نگه داره
تصحیحش میکنم
یاعلی مدد
خداعاقبت مون رو بخیر کن
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۰۷ رسول حق منش
به آمار وبلاگم نگاه کردم تا الان حدود 26 نفر را به وبلاگم هدایت کرده اید ....
ممنونم.
انشالله ذخیره ای برای آخرتمون و شادی دل عزیز زهرا باشد.
پاسخ:
بابت محتوی ارزشمند وبتون هست وگرنه بنده چه کاره هستم
خواهش میکنم
ان شاءالله
توفیقات روز افزون از جانب شون نصیبتون
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۰۴ رسول حق منش
"طوبی لمن راقب ربه و خاف ذنبه "
خوشا به حال کسی که مراقب پروردگار خویش است و از گناه خود بیمناک است.
پاسخ:
خدایا ...
یاالله ...
سلام

بیشتر از خودم غصه دار شدم! خیلی بد شدیم (من و خودم!)! حالا این دوست تون تو این جور مسائل و ما (من و خودم!) خدا می دونه تو چه مسائل دیگه ای این طور بی خیال شدیم...

خدا عاقبت بخیرمون کنه..
پاسخ:
سلام علیکم

تلنگر باشه خوبِ! ولی غصه موندنی نباشه بهترِ! (منظورم اینکه عبرت بگیریم ولی خودمون رو اذیت نکنیم)
واقعاً هم همین طور هست که میفرمایید ...
بیخیالی و یا غفلت ... پناه بر خدا ...
حقیقتاً بهترین دعاهمونه

عاقبت بخیر بشید بشیم ، بشوند بحق حضرت زهرا سلام الله علیها
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۴۴ پلڪــــ شیشـہ اے
صدای اذان شنیده شد
:-)
خدایا اومدم
پاسخ:
+
چرا نمیرید بخوابید خوب
ما هم !
پاسخ:
چون دیگه الان وقت خواب نیست
نماز صبح قضا میشه!
خواب آلودم
به هر حال این هم حکایتی است
طنز اما جدی !
پاسخ:
ماهم
درسته ...
طنز تلخ شاید

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">