متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

خواستید بلاک کنید

يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۴:۱۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب یک استوری گذاشته بودی از قدیم ندیم هایت. آن وقتها که جوان تر بودی و خوش قد و هیکلی ات روی چهره ات مشخص تر بوده است با یک سبیل با مزه مشتی. آمدم برایت یک پیام فرستادم. پیامی که حاوی قربان صدقه بود و یک ماچ ناقابل. به حساب دفعات قبلی که جواب داده بودی و رد شده بودی ... همچین که سر حساب شدم فهمیدم پیامم را سین کرده ای و ای دل غافل من بی حواس با اکانت شخصی ام برایت پیام فرستاده ام. یک عالمه شکلک پرسشگر فرستادی. پرسیدم چرااااا؟ گفتید:"شما؟" 

ضربان قلبم در عرض چشم بهم زدنی به هزار رسید ... صورتم داغ شده بود. مانده بودم چه جوابی بدهم. بعد از این همه مدت احتیاط برای شناخته نشدن گندش درآمده بود. چند ثانیه همه این ها بیشتر طول نکشید. دلم طاقت نداشت زیاد لفتش بدهد. اولش گفتم اگر بلاکم نمی کنید خودم را معرفی کنم. پشت بندش تندی خودم را معرفی کردم. بغض بود و بغض. گریه بود و گریه. 

چه خوب شد که با شما حرف زدم. دلتنگی ام حالش بهتر شد. اگرچه گفتم که اگر میبینید راحت نیستید بلاکم کنید... ته دلم آشوب بود و چشم هایم پر از شوره های اشک. نمیدانم چه میکنید، اما همین که هنوز بلاک نشده ام راضی ام می کند. سال 92 چند دقیقه دیدار توی کوچه کجا؟ حالا کجا؟ 

:)

عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ ...

 

والی الله ترجع الامور ...

۹۸/۱۲/۰۴