متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

۱۴ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

«بسم الله الرحمن الرحیم»

 

تبریک فراوان برای دو نفره شدن هاتون.البته که دوتای آخری داغ و تازه اند برای همین چند روزه.فقط دو سه تای دیگه ...

این پست خواندنی بود [مردها باید این را بلد باشند]

"ف" و " مامان" و "ف" و "دلتنگ"

و الی الله تُرجَعُ الاُمور ...

۱۳ نظر ۱۳ مهر ۹۳ ، ۲۳:۵۹

«بسم رب الشهداء و الصدیقین »

ثبت نام اربعین پیاده روی کربلا 

* نیما عتیقی

وَ اِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۱۶ نظر ۱۱ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۳

«بسم الله الرحمن الرحیم»

مَوْلاىَ یامَوْلاىَ اَنْتَ السُّلْطانُ وَاَ نَا الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ اِلا السُّلْطانُ 

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْکَبیرُ وَاَ نَا الصَّغیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغیرَ اِلا الْکَبیرُ

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعْطى وَاَنَا السّاَّئِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطى ...

حالا ببینم با کرمتون چه جوری دست دراز شده رو خالی بر نمیگردونین.گدا از دراز کردن دستش خجالت زده میشه،ولی بگید من اگه دستم پیش شما دراز نباشه پَس کجا ...

پ.ن 1: این چند روزه خدا اصرار دارد یک خرده ریزهای درشتی را یادآوری کند.مدام می آورد:« ... ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود/به کجا میروم آخر ننمایی وطنم ...»

پ.ن2: سپاس خدای را عزوجل که فقط از عهده خودش بر می آید بزند نافرم دَک و دهن نفس آدم را صاف کند.اون هم با چه وسایطی ...

پ.ن3 : صوت مناجات حضرت امیر المومنین علیه السلام   ***    xxxx

وَ اِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۷ نظر ۰۷ مهر ۹۳ ، ۲۲:۴۱

نویسنده باید برگ برگ تاریخ را جویده باشد - حالا همه اش هم لازم نیست طرف رو دل میکند- هضم کرده باشد و در حین جذب اگر خواست و دستش رفت خاطر کاغذی یا صفحه وبی را مکدّر کند.خُب این بنده که نه نویسنده است و نه چیزی خورده که در مرحله جذب اثری بگذارد بر خاطری.ولی توی این دم و دستگاه شهر فرنگم بین آن همه سیاهی یک عکس های خاک خورده نه چندان قدیمی قابل دیدن است.توی همین یک وجب خاطره بین این همه سیاهی میبینم که مردها تومنی دوزار با الان توفیر داشتند.سبیلی پرورش میدادند به قاعده دسته بیل و آن قدر عزّت و احترامش میکردند که وقت قسم خوردن - به جای این همه قسم جلاله کذب بستن به خدای متعال که شده نقل و نبات شیرین کننده بعضی دهان های بی قاعده گشاد - یک تارش را میکندند و میدادند طرف.او هم ترس افتاده بر اندامش این امضای با مهر زریّن را میگذاشت روی جفت تخم چشم هایش.

آن گردی بزرگتر از گردویشان آنقدری که نگویند از خلوتی پشه روی سطح صیقلش جفتک و بارو میزند میگذاشتند موهایش کُچه بزند - در زبان ما یعنی جوانه زدن - و بالا بیاید.مگر برای درویش مسلکان و شیوخ متداول نبود که این زلف های پریشان با این محاسن آب شان توی یک جوی برود.اصلش سوا بودند از هم ...!

تن پوش پائین تنه شان پاچه هایی داشت با قابلیت لولیدن دو تا پا در هر آن در هر کدام . از جهت رنگ و لعاب هم از این رنگ های جیگر گوسفندی، بنفش یاسی، زرد گلابی و آبی یواش خبری نبود.نکته مهم تر اینکه فاق شلوار هم قابلیت هایی داشت ...

از این زبان درازی ها که بگذرم خواستم بگویم مردهم مردهای قدیم - البته که منظورم دور است از بعضی رفتارها و گفتارهای غلط شان - 

مرد مو مش کرده مو بلند از این مو قشنگ ها ندیده بودیم که به لطف بعضی ها و کارهای خرکی شان به این فیض نایل آمدیم.- شنیدین میگن چشتون فانوس-

برای این تنبان بی کش امورات فرهنگی باید دو کار کرد اول اینکه مسئولین لطف کنند دستشان را همان جور که به کارهای دیگر مشغول است بگذارند روی لیفه اش که خُب اگر چنین نکنند تنبان رسوایی شان بر زمین می افتد.دوم اینکه اگر مشغولیات مهمی که توی ذهنشان لول میزند گذاشت بدهند یک کش خوب و مرقوب ،بحساب بندازند توی لیفه اش.

و الی الله ترجع الامور ...

۱ نظر ۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۶