متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

کوچک ولی بزرگ

جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۳۴ ب.ظ

" یا الله "


عکاس ایرانی


عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنـَا عـَنْ أَحـْمـَدَ بـْنِ مـُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحـَسـَنِ ع یـَقـُولُ لَا تـَسـْتـَکْثِرُوا کَثِیرَ الْخَیْرِ وَ لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِیلَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ قـَلِیـلَ الذُّنـُوبِ یـَجـْتـَمـِعُ حَتَّى یَکُونَ کَثِیراً وَ خَافُوا اللَّهَ فِى السِّرِّ حَتَّى تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِکُمُ النَّصَفَ

اصول کافى ج : 3 ص : 394 روایة :2


سماعة گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام شنیدم که میفرمود: خیر بسیار (مانند طاعت و بـخـشش زیاد) را بسیار نشمارید و گناه اندک را کم نشمارید، زیرا گناه اندک انباشته مـیـشود و زیاد میگردد، و در نهان از خدا بترسید تا از خود انصاف دهید

(بحق قضاوت کنید اگر چه بزیانتان باشد، و چنین نکند جز کسیکه در نهان از خدا بترسد)



 

 توی مسیر رفت و آمدش مجبور بود سوار تاکسی بشه ! می گفت موقع دادن پول به راننده گاهی دستش می خوره به دست نامحرم ! می گفت شنیده در طول روز بی توجهی به گناهان کوچک سبب می شه حال عبادت از دست بره و حضور قلب توی نماز از بین بره ! می گفت یه روز تصمیم گرفتم که حواسم رو بیشتر جمع کنم ! برای رضای خدا یک جفت دستکش گذاشته بود توی کیفش و موقع دادن پول به راننده توی تاکسی دستش می کرد !

شما بگو  (۱۹)

چه جالب شما حتی مکتوب دعا میکنی!!!
برای دوستای مجازیت هم که هربار مینویسی دعاگوی تک تک دوستان هستی مکتوب دعا میکنی؟ برای منم تاحالا چیزی نوشتی؟

خوش بحالتون مامانتون پیشتونه و از حرفاش بهره میبرید... حالا این راهنمایی کدوم مامانه؟ مامان یا مادر؟!
عدالت خدا رو شکر... یک نفر با 2 مامان و یک نفر بی مامان!!!
خدا براتون حفظشون کنه.
پاسخ:
اوهووم خیلی صفا داره!
یه سررسید دارم خیلی خوشگله مخصوص این کار! جلدش چرمیه مثل قرآن میمونه بیرونش!
بله !! اسم همه دوستان توی دفترم هست! اسم مینویسم بعد دعا رو کلی میکنم 
بعد هرکسی رو اول به خدا بعدم به حضرت زهرا میسپارم!
به حضرت که میسپارمتون میگم هرکسی درد و دل خودش رو داره و اینکه هرکس حاجات خودش رو
پس به دردِدل همشون تک تک و به طور ویژه برس مادر عزیزم!
حضرت زهرا بسیار مهربون هستن مهربون ترین مادری که میشناسم
اوهووم اسم شما هم هست
یه وقتم کسی التماس دعای ویژه بده کنار اسمش مینویسم ویژه یا دوراسمش خط میکشم
اون وقت صاحب اصلی رسیدگی میکنه!
مامان! دوست عزیزم! یه مدت سخت حالم گرفته بود گفت برو بنویس تا حالت خوب شه! 
بعدش خودم رفتم تو فکرش که کتوب دعا کنم 
چون بعضی وقتا حواسم نیست بی توجه بلند میشم از سر نماز ولی وقتی بدونم باید بنویسم 
این طوری نیست ... 
بعد هم یه دوستام یه چیز خیلی جالبی میگفت : موقع نماز خدا به آدم ملاقات خصوصی میده 
این جوری بیشتر حس میکنم دارم حرف میزنم چون اصولن به زبون آوردن بعضی حرفا سخته
یا مثلا اگه از دست کسی دلخور باشم کل ماجرا رو توی دفترم برای خدا تعریف میکنم 
بعدش همه چی از یادم میره

امتحان کن 
خیلی فاز میده !
اِه خدا مرگم بده ... مامانا هرجا باشن پیش بچشونن! هواشو دارن! دعاشون میکنن!
انشاالله دست حضرت زهرا پشت و پناهت 
سلام عزیز دلم
واقعا از راهنماییت ممنونم. انگار معجزه کرد. خیلی حالم بهتر شد.چه اعجازی داره درددل نوشتن... خدا خیرت بده.
قم نایب الزیارت بودم عزیزدلم(دوست مجازی من)
پاسخ:
سلام عزیزدِلم

من از شما ممنونم !
اوهووم ... من یه دفتر گذاشتم بعد از بعضی نمازام میذارم جلوم هرچی تو دلم هست مینویسم برای خدا 
حتی دعایی که برای بقیه دارم
خدا خیر به شما و مامان مون بده که این راه رو بهمون یاد دادن!
وایی هزار بار ممنونم عزیزدلم (دوستم خواهری عزیزم)
۲۷ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۴ ...:: زرافه ::...
دمش گرم!
پاسخ:
دمِ دوستمون ؟؟
اوهووم واقعانم ... 
اگه اوشون رو گفتید ، اوشونم تشکر میکنه ازتون !
اِی کاش به ریز ریز زندگی هامون توجه میکردیم!!  :(
وای بر من با گناهام... گاهی فکر میکنم که کاش ما هم یه پدر مقدس داشتیم که میرفتم پیشش و اول اعتراف میکردم و بعد هم پول میدادم گناهام پاک میشد بعد هم سرمو رو پاش میذاشتم و حسابی گریه میکردم و از دلتنگیهام براش میگفتم و از نداشته هام گله میکردم... اونم نوازشم میکرد و یه کم حالم بهتر میشد...
یه بغضی داره خفم میکنه.
راستش... ولش کن بیخیال 
فقط دعام کن
پاسخ:
سلام عزیزم
هممون رو سیاهیم(البت مخاطب اول و آخر) این حرف خودم هستم...
نیازی به پدر روحانی نیست ... یه برگه بردار  و همه اون چیزایی که اذیتت میکنه رو بنویس ، این قدر بنویس که دیگه حرفی برای گفتن نداشته باشی ... حواست باشه نوشته هات رو نخونی ... بعد بشین به خدا بگو خدایا میبینی اینه وضعم من هیچ کاری ازم برنمیاد فقط خودت دلمو صاف کن ... بعد میتونی یه سوره قرآن که خیلی باهاش صفا میکنی رو با تمام وجودت با توجه به معنی اش بخون! سعی کن بری تو بهرش! بعد یه نوایی که میتونی باهاش گریه کنی مثل مرثیه هایی که برای امام حسین یا حضرت زهراست رو بخون و باهاش سبک کن خودت رو میتونی حسابی باهاشون حرف بزنی و گریه کنی بعد بهشون التماس کن که همراهت باشن و آرامش وصف ناپذیری از جانب خودشون بهت عنایت کنند بعد هم دو رکعت نماز بخون و تقدیمش کن به پدر و مادرت ... این جوری خیلی آدم حس خوبی پیدا میکنه ... خیلی خیلی ... زیاد امتحانش میکنم ... 
بعد هم نوشته هات رو پاره کن بریز دور ... 

التماس دعای بسیار 
محتاج عزیزم
به یاد همه دوستان تک تک و ویژه هستم عزیزدِلم 
سلام بزرگوار

پست بسیار زیبایی بود ،استفاده کردیم
خداوند همیشه همراهتان باشد،انشاءالله

بعد یه غیبت کبری با یه پست در رابطه با اردو جهادی آپم و منتظر قدوم مجازی پر برکتتان هستم.

پاسخ:
سلام علیکم

متشکرم 
کلام اولیای خدا همیشه زیباست!
انشاالله عامل باشیم

متشکرم از لطف جنابعالی 
علی مدد
چشم الان میام
سلام.

چرا گریه دارد؟

ماجرا های تاکسی هم تمام شد البته اگر اتفاق تازه ای نیافتد

یا علی

پاسخ:
سلام علیکم

چون تاکسی جای خوبی نیست!

خخخخخخ
انشاالله

علی مدد
سلام
یک روز خانمی برای پرداخت کرایه تاکسی، پول را در یک ملاقه خدمت راننده تقدیم کرد. راننده هم کم نیاورد و رفت انبر دستش را آورد و بقیه پول را با انبر به خانم پس داد!
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم

هههههه حقیقتا خنده دار بود!
ولی باید گریه کرد!
اِی اَمان از دست این ماجراهایی که توی تاکسی اتفاق می افته!  :)

علی مددتون
۲۴ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۲۱ *** رک و راست ***
این عید بر شما خوش ...
تلاش کنیم بگونه ای زندگی کنیم که امام رضا از ما راضی باشن.
ان شاء الله
پاسخ:
سلام علیکم
متشکرم جناب

انشاالله ... به لطف و کرم خودشون 

انشاالله 
بازهم سپاس
۲۴ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۵۰ ...طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه...
سلام تشکر از تشریف فرمایی تون.
ممنون بابت مطلب مفید.
پاسخ:
سلام علیکم 

ممنون ام از تشکرتون ... خواهش میکنم

متشکرم از ممنونتون ... انشاالله به لطف خدا عامل باشیم !
سلام
خدا خیرتون بده. مطالب مهم و مفیدی می نویسید...
یادمه بچه تر که بودم، یعنی 10-15 سال پیش، یکی از تقیدات خانمای مذهبی دور و برم استفاده از آستین (ساق دست) بود. الان اینو خیلی کمتر می بینم.
با یکیشون در موردش صحبت می کردم می گفت سخته، مواظب هستم که آستین لباس و مانتوم بالا نره...
ولی به نظرم به هر حال در خیلی مواقع آستین بالا می ره؛ اصلا خیال آدم هم راحت تره؛ مطمئنه که دیده نمی شه... بعدشم سختی چندانی هم نداره. چطور ملت حاضرن برای خودنمایی لباسای تنگ و چسبان بپوشن، ما برای خدا دو تا آستین، سختمون باشه؟!
البته به نظرم کاسه داغ تر از آش هم نباید شد: چادر به پای نامحرم بخوره...!
امر به منکر و نهی از معروف هم که ماشالا پر شده تو جامعه؛ از بس که ما وظیفمونو ترک کردیم و ترسیدیم از نهی از منکر...
پاسخ:
سلام علیکم

دست خدا درد نکنه! خودش زحمت میکشه اوستا کریم ... قربون کرمش 
مگه شما چن سالتونه ؟؟؟ (ببخشید صرفا جهت تعویض جَو حاکم بود)
بله همین طوره قبلا محکم تر بود خیلی از اعتقادات ...
همین طوره آدم خیالش آسوده تره ... درسته بعضی وقتا برای اینکه یه کار ثواب نکنیم هزارتا بهانه بنی اسرائیلی میاریم ولی از اون طرف وقتی میخواهیم گناه کنیم هزارتا توجیه برای درست بودنش جور میکنیم!
اون ای که ایشون فرمودن از این بابت هست که بعضی ها خیلی حساس اند شاید شدت حساسیت رو منظورشون بوده بیشتر تا مصداق چادر! 
همین طوره ... بنده خودم به شخصه وقتی از کنار کسی بگذرم و بدونم به تذکر نیاز داشت و من به علت کم سوادیم یا عدم مهارت برای امر به معروف و نهی از منکر کاری نکردم تا مدت ها عذاب وجدان میگیرم ... این خیلی مهمه که حواسمون باشه ما در برابر هم مسئولیم!

با تشکر از حوصله ای که به خرج دادید!
و ممنون از نظر خوبتون 
علی مددتان
یه بار یکی از دوستام میگفت: از اینکه وقتی دارم از کنار یه آقایی رد میشم باد میزنه و چادرم به پای اون آقا میخوره بشدت بدم میاد،حس میکنم گناه باشه...
با خودم گفتم خوشبحال مردم با این حساسیتاشون.
خدا به داد من برسه با گناهام، کوچیک و بزرگم نداره...
پاسخ:
حساسیت !!!!
این مسائل حساسیت نیاز داره واقعا !!!
شمام که هی شکسته نفسی کنید گرامی من !!! این چه حرفیه شوما همیشه خانومی !!!
سلام

شرمنده!
من ازین قضیه انبر دست خیلی خندم گرفت!

تاکسی بعضی وقتا واقعن معظله...

خصوصن اینکه یه خانوم آرایش کرده خفن پاچه موتاه کنارت نشسته باشه و از ادغام بوی مواد آرایشی و ادکلن 212فرانسوی!!! حالت تهوع دیونه کنه آدمو!
حتی اگه آدم تا کمرش رو هم از شیشه کرده باشه بیرون فایده نداره...



یاد اون حدیث امیرالمومنین افتادم که به مردم یه شهری تشر میزدن که غیرتتون کجاس؟ شنیدم زن های شما از مسیری رفت و امد میکنن که با مردها برخورد میکنن!

ینی این روزا تو خیابونای ما واقعن این حرف مولا ناملموسه ها.

خدا رحممون کنه

یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم

ازشما چه پنهون ما هم خندمون گرفت اولش
واقعن ... من 4 سال با گوشت و پوست و خونم تجربه کردم ...

حقا که سخن از زبان ما گفتید! بنده آلرژی شدید دارم نسبت به بوی عطر و ادکن و از این مزخرفات و حسابی دستگاه تنفسیم قاطی میکنه بعضی وقتا این قدر تلاش میکنم یه اپسیلون هوای ترو تمییز برسه به مشامم موقعی که تو تاکسی هستم ... خدا به دادتون برسه ... 

همین طوره ... وحشت ناکه ... برای همین حالم از بازار رفتن و خرید کردن تازگیا به هم میخوره ... 

خدا به دادمون برسه حقیقتا 

ممنون از نظرتون

علی مدد
۲۳ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۵۳ محمدصادق برجیان
یه بار یکی از آشناهامون پول تاکسی رو همین طوری داده بود؛ نامرد تاکسی داره با انبردست بقیه پول رو پس داده بود!
اصلا عجب مردمی داریم، اسلام رو فراموش کردن....
پاسخ:
بی تربیت !
آدم که خودش بی غیرت باشه نتیجش این میشه !
واقعا هم ... سرگرم مسائل بیخود و الکی شدیم از اصلیات زندگی خودمون رو محروم کردیم !
:(
۲۳ شهریور ۹۲ ، ۰۷:۰۴ *** رک و راست ***
حدیث فوق العاده ای بود.
یاعلی
پاسخ:
همیشه سخنان شون فوق العاده است !
اِی کاش توفیق عمل پیدا کنیم!

علی مدد
بعضی اوقات پیش میاد یه خانوم سوار شه تو تاکسی صندلی عقب : می گن از بچه یاد بگیر زندگی کردن رو بعضی اوقات : من بی توجه بودم فقط خودم رو جمع و جور می کردم اینجور موقع ها : یه بار با برادر کوچیکون نشسته بودیم هیمن جور شد دیدم سریع کیفش رو حائل کرد بین خودش و خانومش :
دیدم عجب ، بعضی اوقات اگه از این دوگوله ها کار بکشی از امکانات دورو بر خیلی خوب میشه استفاده کرد
این روزا خودمم اینکار رو می کنم : خیلی خوب حس می کنم خانوما با آرامش بهتری میشینن ،  هم خیال خودم راحت هم خیال اونا
(دوستان بی خیال استفاده از ساک و یا یه کیف هایی تو این همین مایه ها ، واسه این کار خیر شن ، باشه )
بعدشم من کلن اعتقادم اینه تاکسی رانی باید صندلی عقب رو واسه دونفر استفاده کنه و خلاص
کلی خطرناک سه نفر غریبه چفت هم میشینن که چی بشه  مرد و زنم نداره ، مسئولین ما واقعن تو بعضی امور بی فکرن (یه زمانایی اون قدیما دو نفری میشستن جلو الان واسمون این حرکت مزحک و مسخره اس ، به کی قسم بخوریم سه نفر عقب نشستن " مخصوصن تو پراید " از اون کاراست )
 
پاسخ:
همین طوره ...
:)
خخخخخخ
کاملا موافقم!
توی خط ما هنوزم گاهی دونفر میشینن جلو! فک کنین!
واقعنم!

ما هم این استفاده از کوله را بسیار ازش بهره بردیم
وقتی میذاریمش همه خودشون رو درس حسابی جمع و جور میکنن!
سلام
زیبا بود
احسنت
پاسخ:
سلام علیکم

سخن ائمه همیشه دل نشین و زیباست

متشکرم و ممنون 
سلام

زیبا بود.

یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم

سخن شان همیشه حق است وحق همیشه زیباست

متشکرم 

علی مدد
آره این که حال عبادت ازمون گرفته میشه همینه که چشمون رو رو به گناهای کوچیک میبنیدم.......همین گناهای کوچیکه که درمار از روزگار ما درمیاره
پاسخ:
همین طوره ...
اگر بهشون بی توجهی کنیم کم کم ...
خدا توفیق ترک گناه و توبه بهمون عنایت کنه
خیلی زیبا بود.
پاسخ:
انشاالله عامل باشیم!
همیشه اولیای خدا سخن شان زیباست!
:)

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">