دلتنگـــــــــــــی های کش دار
"هوالعشق"
امروز دِلم سخت پاره پاره بود! هرتکه اش به گوشه ای روانه بود!
دیوونه شدم تا کنار اومد با خودش! البت نه کاملا! فقط تیتری میگم بعدا میام شرح میدم!
مدینه بود پشت در نشسته منتظر ورود به حریم روضه رضوان داره از جا کنده میشه!
(این پارچه سبزها روی در خانه حضرت فاطمه نصب شدن)
توی صحن حرم حضرت زینب سلام الله علیها همیشه همون جا وایمیسه لج میکنه توی حرم نمیاد!
قنوت گرفته رو به روی کعبه هی اشک میریزه!
توی بین الحرمینی که توی عکسا دیده ایستاده
حقیقتا ذهنم اونجا میخکوبه انگار که اجازه نداشته باشه پای جلو رفتن نداره!
پیش برادر شهیدمِ واقعا نمیدونم چرا ولی سخت دلمان هوای دیدنش رو کرده!
هم به شدت روبه روی ضریح حضرت معصومه مونده
دِل نمیکَنه روش نیمه به حرمه و فقط اشک میریزه!
(کنج دنج مهر92)
محرم که بشه دیگه نمیدونم چی کار کنم!
جالبِ به عمرم همچین حس هایی نداشتم
این قد سرم تو کتاب و دفتر بود
که از محرمم فقط
یه دسته و نهایتا یه زیارت عاشورا یه روز صبح عاشورا
رو تجربه میکردم!
اما امسال حس هاش با هرسال توفیر داره!
یه گوشه ایش توی عرفات ایستاده زیر آفتاب داغ نظاره گرمردمی که به جای کسب معرفت مشغول خریدن! آی دِلت درد میاد از دیدنش!
بخش آخر همیشه توی صحن رضوی داره سلام میده! یاد وقتی سلام آخر و میدی میای بیرون میخوای بری دیار خودت خیلی سخته!
(یه صحن دیگه)
التماس دعا
خیلی دِلمان آشفته بازاره
...............................................................................................................................................................................................
eltemas doay besyar lodfan
kheili eltemas doa