دخترا عزیز بابان
جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ب.ظ
" بسم الله الرحمن الرحیم "
+ همسایه دست راستی یک نوه دختری کوچولوی غُرغُرو داره. وقتی میاد خونه پدر بزرگش همه همسایه ها خبر دار میشن چون به محض ورود شروع میکنه به اشک و ناله! اون هفته ها یک روز پدرش اومده بود دنبالش! دخترکوچولوش رو صدا کرد و پشت در منتظر ایستاد. یک دفعه بچه زبون باز کرد و با ذوق و شوق تمام گفت : «باباجون.» پدرش در حالی که دلش ضعف میرفت گفت :«جونِ دلم ، بله عزیزم.»
+ به قدری این مکالمه دوست داشتنی بود که هر موقع از خاطرم میگذره حس شعف عمیقی بهم دست میده.
+ دختر بچّه ها عزیز پدرهاشون هستند! روضه سه ساله گوش میدادم این خاطره توی سرم میچرخید. نمیدونم رابطه هیچ پدر دختری مثل امام حسین علیه السلام و سه سالش میشه؟! محبّتی که فکر کردن بهش آدم رو تا مرز جنون میکشه!
۹۳/۰۴/۲۰