متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات
  • ۳ آذر ۰۳، ۲۳:۰۶ - ن. ..
    هوم

«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم»

+ برای یک شروع بهتر چند کارگاه آموزشی مهارت های زندگی برایشان ترتیب داده بودند.نهایتش به این جا رسید که :«برای خودتان حریم شخصی قائل شوید.حریم شخصی رو میشه تعریف کنید؟!» هرکدومشون به یک بخشیش اشاره کردند ولی آقای مشاور منتظر یک وجه دیگر بود ... بعد از اینکه همه نظر پراکنی کردند استاد گفتند که بیش از همه حریم عاطفی احساسی مد نظرشان بوده و ... همان حرف و داستان های تکراری و همیشگی.با ذوق و شوق گوش می دادند.

+ برای خودتان و دیگران حریم عاطفی قائل شوید.وارد حریم عاطفی دیگری نشوید و نگذارید کسی وارد حریم شما شود.سوء استفاده نکنید و اجازه ندهید مورد سوء استفاده واقع شوید. [خوب گفتند. خوب.یعنی هر بخش از حرفهای اون آقا رو نپسندیدم این بخشش را خوب آمد. به قول خودم ضریب کشسانی آدم ها یک حد مشخصی است بعد از آن از هم می پاشند.]

+ افتتاحیه شان تمام شد باید میرفتند دانشکده.رفتیم سمت سرویس ها.جمعیت زیاد بود کوک شون کردم که پیاده بریم.[البته که خودشان هم مشتاق بودند.]پسرا رو دیدن که دارن پیاده میرن،چشماشون برق زد که بیاین پشت سر اینا بریم.خعلی هم خوب میشه.با کلی زبون بازی بردمشون از یک طرف دیگه.نهایتاً مجبور شدم کل دانشگاه را دور بگردونمشون تا در نهایت فاصله از پسرا بدون دردسر برسیم دانشکده.شیطنت های جدیدالورودها آدم رو تا مرز آرزوی تبخیر شدن میبره ،والا.

+ خوش شانسی است که همان استاد گرامی که من اصلاً نمیتوانم ریخت مبارکشان را تحمل کنم[البته که خصومت شخصی با کسی ندارم.] شده استاد راهنمای بچه های جدید ... در ابتدای افاضاتشان فرمودند :«فقط دوست دارم همه باهم مثل خواهر برادر صمیمی باشید.» 

+ کل دانشگاه و باید میرفتن.سه چهار جا بیشتر نیومدن اونم با اکراه و غُر و لند فراوان،به جز پذیرایی های خوشمزه حواسشون به هیچ چیز دیگه ای نبود.رسیدیم امور فرهنگی دیگه انرژیمون سطحش صفر بود.به زور رفتن بالا ،حالا 15 دقیقه گذشته بود هرچی صبر میکردیم نمیومدن پائین.گفتم:«میدونستم از اینجا کنده نمیشن.خیلی ذوقشون گرفته احتمالاً» اومدن پائین بهشون میگم :«انگار اینجا بیشتر از همه بهتون چسبید که الان اومدین.» کلی ذوق و شوق که به به چه جای خوبی.چه پسرای خوش تیپی. چه مودب بودن.بنفشه اون گوشه ایستاده کلی ریز ریز میخنده دو تا دیگه از بچه ها هم دورش جمع شدن.میرم سمت شون میبینم داره پسر داخل گوشیش رو نشونشون میده.ظاهراً اون بالا دوستش رو دیده بود و این طوری ذوق مرگ شده بود.از دست شون خنده ام گرفته ... فهمید که متوجه شدم،میگه :«جلوی خانم فلانی از این حرفا نزنید ،خاک به سرم.» مهین داره بهشون نگاه میکنه ،آزاده حواسش توی گوشیش فرورفته و من که توی دلم پر از تلاطم شده به ظاهر کلی میخندم و میگویم نه شما بفرمایید راحت باشید ظاهراً دوستت سر ذوقت آورده ... اینکه مهین و آزاده خیلی خیلی ساده اند و از روستا هستند و همش راه میروند و سوال های ساده میپرسند و دم به دقیقه نظرم را راجع به همه چیز میپرسند و ... برایشان میترسم ... خیلی میترسم... خدا کنه بین این جمع همرنگ جماعت نشوند.

+ مهین رفته کلاس طراحی ثبت نام کرده و ازم میخواد که تایید یا ردی بر ثبت نامش بزنم و بگویم خوب کاری کرده یا نه.ولی به من گفته اند که لام تا کام نظراتم را بروز ندهم تا خودشان راه را پیدا کنند ولی نمیتوانم بگذارم این بچه عزیزدُردانه من بیاید بین این همه مختلط بازی و نهایتاً به جای طراحی درگیر طرح هایی که برایش ریخته اند بشود. البته که خداوند قدرتمند و یاری دهنده مطلق است ولی من هم موظفم ...

 

+ برای همه همه جدیدالورود ها هم از این به بعد دعا کنید ویژه 

 سیده زهره ارزه گر

شما بگو  (۱۰)

موافقم پلک عزیز ،کسب درامد قطعا وظیفه ی مرد است ولی معمولا مردانی که خیلی مذهبی هستند تحت هیچ شرایطی دوست ندارند خانومشون بیرون کار کنه ، و (بعضی) از مردانی که قدرت مالی خوبی برخوردارند ،

شما فکر میکنید مهم ترین دلیل سیل جمعیت خانوم هایی که به دانشگاه رفتند چی بوده ؟
افکار مردستیزی و فمینیست چرا اینقدر پررنگ شد ؟
پس قضیه سواستفاده از قدرت مالی توسط مرد را که شما تعجب کردین را باید دورتر از خانواده و فامیل ببینید .مثل این است که رفاه نسبی خود را به کل جامعه تعمیم دهیم و بگوییم فقر وجود ندارد .
قضیه فرهنگ و اینها هم بر میگرده به ریشه که همان خانواده است ، خانواده ای که فرهنگ صحیح روابط اجتماعی و شخصیت رو پایه ریزی میکنه و مانع از این میشه که فرزندان با یک تغییر محیط ، در آن حل شوند .
:)
پاسخ:
ولی اغلب مردا حتی جینگیل وینگیل هاشونم دوست دارند حس کنند خانومشون بهشون تکیه داره.حس اقتدارشون تقویت میشه و این یک امر فطری است جدای از اینکه آقایون مذهبی با در نظر گرفتن خیلی موارد کنار هم این طور ترجیح میدن.

یعنی برای کارکردن همه (اغلب) رفتند دانشگاه؟!
منظورتون اینه که اگر من ندیدم دور و برم دلیل نداره که وجود نداشته باشه؟؟؟؟! 
خُب پدر و مادر اگر نسبت به والدین خودشون درست رفتار کنند و در تربیت فرزندانشون تلاش بکنند بعدن چنین بلایی سرشون نمیاد.
قبول دارم بعضی مردا بیمارن و منّت میذارن ولی خیلی از خانوما با این پیش فرض قبل اینکه اصلاً چنین چیزی باشه با این تفکر خودشون رو مواجه میکنند و میگن ما به این خاطر هست که میخوایم دست مون توی جیب خودمون باشه. یکی از نمونه هاش مادر خودم.وقتی بحث کار پیش میاد همیشه حرف شون این هست که برو کار کن که دستت جلوی کسی دراز نباشه.ولی این درست نیست که زن به دید دست دراز کردن جلوی مرد بهش نگاه کنه.
البته که بد نیست خانوم هم بتونه برای خودش آب باریکه ای داشته باشه.

بله خانواده دو طرف و خودشون.وقتی یک نفر رو انتخاب میکنی با تفکرات و اعتقاداتش انتخابش کردی خوب اگر خودت آدم قانعی باشی میتونی بیشتر دقت کنی که طرفت هم چنین ویژگی رو داشته باشه.(البته که این بحث خیلی پیچیدگی داره.)
۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۲۷ ی آنتی زایون
سلام بانو
اون هدر قبلی خیلی باحال تر بود ...

برای خودتان حریم عاطفی قائل شوید بسیارررررررررررررررررر عالی بود
و
ضریب کشسانی آدم ها یک حد مشخصی است بعد از آن از هم می پاشند گل گفتیاااا

خدا عاقبتمون رو ختم بخیر کنه

پاسخ:
سلام خانوم (بر وزن بانو و کشیده خوانده شود لطفاً)

منم دلم با اون یکی هست
ممنون

ان شاءالله ان شاءالله
پستِ بالا که نظرش بسته ست...
یه تجربه ست در یک دوره از زندگی...
ان شاءالله خدا به همه جووناکمک کنه

پ ن : یعنی مردم دیگه نظراتشونم ببندن باید نظر بشنون:)
پاسخ:
اوهووم،ولی متنفرم از این برهه.در حد بغض و گریه و خوددرگیری یک هفته بعد از واقعه 
ان شاءالله


پ پ.ن : خواهش میشود. [تصور هر شکلکی که دوست دارید.]
۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۱۶ فانوس جزیره
سلام علیکم
آخرین نماز یکشنبه این ماه فراموش نشه
خیلی التماس دعا دارم بزرگوار
این حدیث هدیه به شما :

رسول مهربانیها (صلوات الله و سلام علیه)

هر کس بتواند کار حرامی انجام دهد ولی آن را فقط بخاطر ترس از خدا رها کند خداوند پیش از آخرت و در همین دنیا بهتر از آن را به او عوض دهد.
منتخب میزان الحکمه. ح 1517

وبلاگ فانوس جزیره هر روز به روز می گردد با حضور نویسندگان مختلف
هر روز منتظر حضور شما در فانوس جزیره هستیم بزرگوار
عاقبتتون بخیر / یاابوتراب
پاسخ:
سلام علیکم

نمی شود به گذشته برگشت و خانم ها در خانه بمانند ، بله اگر
1- اوضاع اقتصاد مملکت عالی بود و مانند گذشته حقوق یک نفر کارمند کفاف زندگی خانه های پرجمعیت قدیم را میداد،
2- فرهنگ قناعت مثل گذشته رواج داشت،
3-مردان در گذشته پولی که به عنوان درآمد به خانه میآوردند را به عنوان یک ابزار قدرت و سرکوفت بر علیه خانم ها استفاده نمیکردند ،
4- زنانی که در خانه به خانه داری مشغول بودند سرمایه و اندوخته ای برای دوران پیریشان داشتند (کم نبودند خانواده هایی که با فوت پدر ، مادر را از خانه بیرون کردند تا ارثیه را تقسیم کنند) ،
4- ...
میشد گفت که زنان بیرون از خانه کار نکنند ،
ولی حالا که نمیشود باید فکر دیگری کرد...

پاسخ:
تا جایی که میدونم مرد دوست نداره همسرش کار بکنه و خودش رو موظف میدونه و دوست داره همه تامین مالی با خودش باشه.
به نظرم لزومی نداره وقتی خانوم وظایف واجب تری داره اولویت کار کردن رو برای خودش قرار بده.
روزی آدم ها چیزی هست که از طرف خدا میرسه.پس وقتی یک نفر تلاش میکنه اگر دوتایی باهم از همون سطح زندگی راضی باشن میتونن یک جوری سر کنند.

مرد وظیفه اشه که کار کنه و خرج زن و بچه اش رو بده،سرکوفت ...

بستگی به خانواده داره.من که اطرافم توی خانواده هامون چنین اتفاقی نیافتاده تا الان.به نظرم به نحوه ترتیبت والدین برمیگرده همه اش.

اینکه میگید فرهنگ قناعت،خب مگه کی این فرهنگ رو میسازه این خود افراد هستند که تعیین میکنند چه طور و با چه سطحی زندگی کنند.

ما ذهن مون رو محدود کردیم به کار کردن خانوم بیرون خونه.در صورتی که خیلی از کارهای پژوهشی یا حتی انواع دیگری هستند که توی خونه هم میتونند انجام بشن و نیازی به حضور متداول در محل های آنچنانی دارند.
خدا عاقبت همه رو بخیر کنه ،
دانشگاه یه مرحله ی گذر هست حالا دانشگاه تفکیک بشه و جدا بشن در محیط کار میخواهند چکار کنند ؟
این جور مسائل ریشه ای باید حل بشه ، و از خانواده در ذهن بچه ها مسئله ی خیانت ،اعتماد ، صداقت ،و شخصیت داشتن رو پرورش بدن و این طوری میشه که اگه طرف حالا به هر دلیلی حتی در مبانی دینی اش هم ضعیف بود خیانت به خانواده رو نتونه انجام بده و از اعتماد اونها سو استفاده نکنه ،شخصیتش اینقدر بالا باشه که با هر لبخندی خودشو گم نکنه ،پس اینطوری میشه که در هر محیطی هم که باشند محیط ،به راحتی اثر نمیزاره .
پاسخ:
ریشه سرجای خودش.که حقیقتا مسئله ریشه ایه.ابدا منکرش نیستم.

ولی اینکه اصن زن باید کار کنه یا نه توی چه محیطی ،رو اول باید مشخص کرد بعد مطرح بشه که خب طرف سرکارش هم با نامحرم سر و کار داره .

قضیه پنبه و آتش را فراموش نکنیم.
دلم برای دل های از دست رفته می سوزد...
اینجا شبیه یک لبخند پهن هستش.
پاسخ:
+++
۲۸ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۵۶ خـــــادم الرضــــا
میگما آبجی یه وقت صفریا آدرس وبلاگتُ گیر میارن اون وقت دیگه هیچی:D

تو یه همیار نمونه ای :) فقط دیگه بچه ها رو دور دانشگاه نتابون :D
پاسخ:
بیخیال ... 

این وصله ها به من یکی نمیچسبه.[ از حیث دیگری این حرفا رو زدم وگرنه اگر گند کاری هام رو مینوشتم دیگه خیت میشد شخصیتم به کل ]
۲۸ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۲۶ سجاد آقاملائى
بیخود نیست که راه اصلاح سعادت کشور از دانشگاه میگذرد اما با این وضع باید نگران بود

استاد ماندگارى چندروز پیش یک نفر نقل کردن که تو حرم امام رضا علیه السلام قسم میدادن که.

مسؤلین دانشگاه هارو تفکیک جنسیتى کنند

واقعا آزادى بى حد ومرزى توبعضى رشته ها مثل هنر و معمارى است

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">