متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات
  • ۳ آذر ۰۳، ۲۳:۰۶ - ن. ..
    هوم

صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسین *

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۸ ب.ظ

بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم 

السلام علیک یا ام ابیها ...

چه شب ها که سر بی سامانمان را در دامان عطوفت و مهربانی تان انداختیم و خون جگرهایمان را چکه چکه اشک های داغ و خونین ریختیم. سبک شدیم و گفتیم مادر جان، برای آرامش برکه کوچک دل فرزند ، چه جایی امن تر از آغوش مادری که تو را غرق در دریای مَحَبّتش می کند. 

مادر یادتان هست چه شب های آرامی که دست کودک نا آرامم را گرفتم و کشان کشان تا پیش پایتان آوردم. او را نشاندم، شما در آغوش کشیدیدش. سرش را گذاشتید روی پایتان، نرم  نرم دست کشیدید روی سرش. گفتید دخترکم، تا وقتی که گرمای دستانم را غلاف دستانت حس می کنی، تا آن وقتی که لطافت محبتم روی سرت نوازشگر است، تا آن آخری که حواسم به توست، نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد. هوایت را دارم. پس آرام بگیر .. صبور باش .. 

مادرها سنگ صبورهایی هستند که جانت را آرامش می بخشند و آبی کم عمق متلاطمت را با دریای بی کرانه شان رام می کنند. امّا این شب ها مادری گوشه ای از عالم، نا آرام و بی قرار ، گریان و متلاطم است! مادری که سنگ صبور اکبرش در پی کوچ به سرزمین ابدیت است. عروجی دیگر .. برای همیشه ..

لحظه ی وداع می آید ، فرزندم بی قرار و محزون مباش، اشک مریز .. به زودی مهاجر سرزمین قریبی می شوی ... این روزها هوای علی را داشته باش ... مبادا ولی تنها بماند.

پدر  ام ابیها را نزد مولا به ودیعه می گذارد ..

رحلت نبی .. تنها شد ولی ... مظلوم علی (علیه السلام) ..

 

- می گوید برای اولّین باری که چشمت به سبزی گنبد خضرا روشن شد، سه تا از خواستنی هایی که تو ی گلویت گیر کرده را بیاور بالا روی زبانت ردیف کن! تامل کن که فرصتت را نسوزانی ..

امروز روز اول است ... احترام می کنیم و پا به حریم قدسی مسجد النبی می گذاریم، نه باران شدم نه ته دلم لرزید ... 

- امروز روز آخر است ... من اشکم، بارانم .. دوری از پدر، جدایی از مادر را چگونه؟ تاکی  تاب بیاورم! آن قدر می بارم که نایی در نفس نمانده .. هق هق .. 

چه کسی فکرش را می کرد تو را این همه عاشق کنند .. دلم ماند همان جا ، گوشه ی روضه ی رضوان، روی فرش های سبز جایگاه معلولین .. من همانجا زمین گیر شده بود ..

- دور تا دور قبرستان بازار و شلوغ بازی بپا کرده اند. از این سر تا آن سر .. همان دل خوش کُنَک پشت مشبک ها را هم از دل کپک زده ات دریغ کرده اند. آخر آخر .. همه شلوغی و زلم زیمبوها را که خوب گز کردی می رسی به آزادی .. به خیابان .. آنجا راه نفس کش باز می شود. روبه روی خیابان، مشبک ها هست هنوز.. جایی برای دست انداختن گردن غربت ها هست هنوز .. 

 افق فرش سرخی به یمن سر برآوردن آفتاب پهن کرده است. دست در مشبک ها می اندازیم. گنبد خضرا، خاکی مزار و سرخی آسمان ، ویترین با شکوه نمایش غریبی را اشک می ریزیم .. 

 

سمعی : ( روی نقطه چین ها کلیک کنید.) 

x :  ........ در پیش روی او معراج دیگر است/ از عمر مصطفی ساعات آخر است

xx :  ........ مرا می شناسی بقیعم / منم قبله گاه غریبان 

xxx : .......  کریم کاری به جز جود و کرم نداره/آقام تو مدینه است ولی حرم نداره

وَ الی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...


* سید هاشم وفائی (در سوگ امام حسن مجتبی علیه السلام)

شما بگو  (۹)

۰۲ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۱ فاطمه فاطمی
من بچه بودم. مامان دستم را گرفت و خودمان را رساندیم پشت مشبک ها! با همه ی بچگی ام، تاب نیاوردم این همه غربت را. بغض جمع شد توی گلویم، اول جلویش را گرفتم که سرازیر نشود. بعد انگاری که سد ساختگی ام خیلی دوام نداشته باشد خراب شد و سیل اشک ها با سرو صدا جاری شدند.
یادم نمی رود چشم های قرمزش را که خباثت ازش می بارید. شروع کرد با باتوم کوبیدن به پنجره مشبک.
آقاجان! گریه را هم از ما دریغ میکنند نزدیک مزارتان...  
پاسخ:
هممم ...
خیلی خوب اشاره کردی اصلن روضه نمیخواد ...بغض ... بغض ...
عوضی ها کارشونه ... 
خدا لعنت شون کنه 

اطراف قبر حمزه سیدالشهدا یه مقبره درست نکشیدند ولی لعنتیا یه محکمه درست کردند که می پاد کی میاد کی میره
نشستند در بست کسی روضه نخونه و قطره اشکی نریزه 
مسجد شیعیان ... تاکسی ها میترسن ببرنت اونجا ... عوضی این وهابیا تهدیدشون می کنند ... باید آهسته و بی سر و صدا بری ... :((

.
.
.

یادم میاد می میرم ..
خوندم
ولی نظر خاصی هم نداشتم بنویسم

گل منگلی های آخرشم بد نبود :)
پاسخ:
تشکر که خوندید ..
واجب نیست که نظر بگذارید ، ما همه همسایه هامان را آمده ، نیامده ، کامنت گذاشته نگذاشته قبول داریم ...

دست مجری شون درست
۰۲ دی ۹۳ ، ۱۵:۰۹ انسان مجازی
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون صحن سرای حرمت امام رضا
قربون لطف وصفای حرمت امام رضا

السلام علیک یا امام الرئوف
التماس دعا
پاسخ:
یا غریب الغربا 
یا معین الضعفا
من غریبِ ضعیف را بپذیر  آقا جان ..

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا 

حاجت روای بخیر ان شاءالله
محتاج دعای همه ایم
۰۲ دی ۹۳ ، ۱۴:۳۵ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

شما و همه مخاطبانتون دعوتید به ( + )

http://besme-rabel-hossein.blog.ir/1393/10/02/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87

پاسخ:
سلام و سپاس 

حتمن میام 
سلام

شهادت حضرتش بر شما تسلیت....

***
عیون أخبار الرضا علیه السلام ـ به نقل از حسن بن جَهْم ـ :

 از امام رضا علیه السلام پرسیدم : فدایت گردم ! خوش دارم بدانم که نزدت چه جایگاهى دارم . 
حضرت فرمود : «نگاه کن که من چه جایگاهى نزدت دارم [که جایگاه تو در نزد من نیز مانند آن است]» .

عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 50 / 192و...
پاسخ:
سلام علیکم

خداوند تسلی دهنده دلهایمان باشد ... سپاس

هدیه معنوی ارزشمندی بود.
۰۲ دی ۹۳ ، ۱۰:۲۷ پسر انسان
ما داراترین گدایان عالم...
پاسخ:
از ما خوشبخت تر پیدا نمی شه ...
۰۲ دی ۹۳ ، ۰۰:۵۱ انسان نیازمند
سلام
تسلیت میگیم به امام زمان
عزاداریاتون قبول
روزیتان،ان شاالله
التماس دعا
پاسخ:
سلام 
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
 ممنون... 
از شما هم ... 

ان شاءالله روزی همه مون
۰۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۵۵ قبله عشق
یامادرسادات

ایام تسلیت


پاسخ:
السلام علیک یا امی یا فاطمة الزهرا اغیثینی... خداوند تسلی دهنده قلب تمام مومنین از این غم های بزرگ باشد
۰۱ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۴ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
تسلیت...
         

خدا کنه زیارت روزی ما هم بشه
پاسخ:
ان شاءالله نصیب و روزی همه مشتاقان

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی