متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

دیوانه ها آدم به آدم فرق دارند

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۱۴ ق.ظ


379
لابد به هوای یک مطلب عاشقانه آمدید؟ 😒 نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند. 
خدایا توبه، از این که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم این و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" دیشب هم که بابت گلی که من کاشتم تماس گرفت و با همان ادبیات طلبکارانه از خجالتم درآمد. امروز کلا گوشی را گذاشتم روی حالت پرواز. اعصابم نمیکشید. :| نکنیم از این کارها. روانی نکنیم فروشنده را. 

پ.ن: دیگه همین. :| یعنی بیست و چهار ساعت نشد از اظهار ندامت و پشیمانی من بابت اون سری که رفتم سبزی خورشتی خریدم آوردم پاک کردم،خرد کردم یه بخشیش رو هم گندوندم. :/ امروز مثل آهو توی دشت رفتم از هول کرونا باز سبزی خریدم. :/ خب استرس داشتم سبزی خرد کرده بگیرم. :| بعدم عین آهوهای مفلوک کیسه چند کیلویی خرید رو تا خونه لنگون لنگون کشیدم. :/ سرتا پام رو ریختم توی ماشین رختشویی کلید و کارت عابر رو هم شستم. خاک سرخ بر سر کرونای نکبت :/ همین. برم بخوابم که رو به موتم. شبتون بخیر. التماس دعا

والی الله ترجع الامور ...

۹۸/۱۲/۱۱

شما بگو  (۱۲)

آخی

خندیدم با پست بامزه ات
پاسخ:
:))

خب شکر خدا که باعث خنده شد.
موقع نوشتنش حس واقعی خودمم خنده بود. :)
قبلنا میخوندمشون و میخوندنم
اما خیلی وقته دیگه نمی نویسند؛ راستش نگران حالشون شدم
همینکه خوبند کافیه
سلام برسونید خدمتشون
بگید "م.ک" نویسنده سابق وبلاگ "کُنجِ دنج" سلام رسوند :)
پاسخ:
ای جان. بله الحمدلله خوبن. 
سلامت باشید.
خصوصی بهم پیام بدید تا ازشون اجازه بگیرم آیدی اینستا شون رو بهتون بدم
۱۶ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۱۰ قاسم صفایی نژاد
خسته نباشید. بعضی از تجربه‌ها لازمه. البته یه مدت بگذره، تبدیل به فرهنگ میشه.
یادمه اوایل دولت احمدی نژاد، یکی از وزرا (فکر کنم وزیر کشاورزی)، شماره موبایلش رو در اخبار اعلام کرد و گفت کشاورزان عزیز هر کسی مشکلی داشت به من زنگ بزنه. آنچنان بیچاره شد که دو روز بعد مجبور شد چندین شماره از دفترش بده که باهاش تماس بگیرن و شماره خودش هم خاموش کنه.
اما در کشورهای توسعه یافته این عادیه. یعنی مثل کسی که رییس دانشگاه یا مدیرعامل یه سازمان بزرگ میشه، در جلسه معارفه‌اش، شماره همراهش رو اعلام می‌کنه اما چون فرهنگش ایجاد شده، این همه مزاحمت ایجاد نمیشه.
در همین ایران خودمون هم پروفسور فرهنگی شماره‌اش رو به همه دانشجوهای دوره دکتری‌اش میده. همه هم میدونن که فقط برای کارهای ضروری باید زنگ بزنند چون جناب پروفسور حتی وسط درسش هم جواب تلفن میده و اگه بخوان همه مزاحم بشن، بعدا این مزاحمت برای خودشون هم ایجاد میشه.
پاسخ:
سپاس گزارم.
جدا!! 
خداییش کسی تا به حال مزاحمت ایجاد نکرده بود. ایشون نفر اول بود.
امیدوارم که هر چه زودتر جا بیافته.

سلام و عرض ادب
ببخشید شما از خانم کریمی (وبلاگ شمعدانی ها) خبری ندارید؟
پاسخ:
سلام روزتون بخیر 
چه طور?
ایشون وب نمی نویسن دیگه
سلام

داشتم به این فکر میکردم که اگه یکی پرسید چند سال وب نویسی ثمره اش چی بود؟ بگم جای آن حیوان در گل مانده میفرمایند آهو در دست و دمن!

خیلی هم سرگردان نیستم. حضور دارم. دعاگویم

+ اصل و فرع کنیم. اصل خانم مریم ثانی بود! اصل استفاضه بود که دیگه نیست! حتی صدرالمتوهمین هم در رده ی سوم اصل حساب میشد! ما ها فرعیم که باید برگردیم! اونا رو پیدا کنید. اونا اونا اونا

++ خود وبلاگ خسر هم خیلی نشانه های حیات نداره! با دستگاه زنده ست
پاسخ:
سلام علیکم.
البته که بیشتر از این بوده...
شرمنده بابت اون لفظ.

+ همسایه همسایه است. همسایه ها دلشون برای هم تنگ میشه. اصل و فرعش رتبه بعده. البته که بسیاری از خوبان رخت بر بستند و رفتند ... استفاضه، خانم الف، لیلی بمان، خانم مصیر،صهبا و ... خوبا که بعیده برگردن...

+ صاحب وب توی اینستا بیشتر فعالند. ماها چون اون طرف همدیگه رو میبینیم خیلی حس غیر فعالی نداریم.
سلام
عزیزمم :( چقد خستگیت مشهود بود توی پست

ما میگیم مثل قاشق تو عسل 😊
من این بعد خونه نشینیش رو دوست دارم، از بس تو خونه کار دارم الان که عذرم پیش همه مپجهه برای از خونه بیرون نرفتن، واقعا حس خوبی دارم.
ولی الهی که هر چه زودتر شر این بیماری از کل جهان کم بشه
پاسخ:
سلام سلام خواهر
واقعا اون شب له له بودم به معنای واقعی کلمه. ولی خب الحمدلله روحیه ام عالی بود. :))
تازه داستان و خستگیش برای پریشب بود که چون باید خیلی فشرده تا صبح خردشون میکردم. یعنی دیگه ساعت 5-6 صبح تف و نفرین بود که به ساحت مقدس خودم نثار میکردم. دست آخرم سرماخوردم. :| الانم یک عدد سرماخورده هستم که رفته دکتر تا مطمئن بشه کرونا نداره. 

:)) ممنونم دفعه بعدی ازش استفاده میکنم.
برای من راستش فرقی نکرده. اگر همسرجان اجازه بدن طبق روال همیشگیم ده روز از خونه بیرون نمیرم. :| همین چند روزه که گفتن قرنطینه صاف من چند بار مجبور شدم برم بیرون. اون روزم همش تقصیر اون مشتری بود. فکر کن ساعت ده شب به من زنگ زده میگه خانم فردا بسته من و بفرستیدا. گفتن قراره تهران قرنطینه بشه. :|  خلاصه که این جوری. 
خیلی خوبه، الحمدلله که حس خوبی داری. :)) این که بیشتر خانمها میگن از نشستن توی خونه افسرده شدن من و بیشتر حرص میداد. آخه اون همه کارو بار آدم داره خونه. از کارای شخصی عقب افتاده گرفته تا کارای خود خونه

ان شااااااااااااءالله
مواظبت کنید از خودتون لطفا.
پاسخ:
ممنونم. به روی چشم.
۱۲ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۱۴ آبجی خانوم (فاطمه ...)
سلام:)
بدترین نکته در سر و کله زدن با مشتری اینه که تو میدونی فقط یه نفری برا پاسخگویی هستی ولی اون نمیدونه فقط یه نفر نیست برای سوال پرسیدن.

وقتی اون سبزی بدبخت قرار فریز بشه و پخته بشه چه کاریه اخه!

راستی جناب الف برنگشته؟
پاسخ:
سلام به روی ماهتون خواهر
آخ آخ ... تازه کار و بارم داری بعد پیله میکنند که سریع و فوری جوابشون رو بدی

چی و چه کاریه? :|
یعنی میگی از همون مغازه خرد کرده میگرفتم فریز میشد ویروس ها کشته میشدن? :/ دیگه دیره واسه این حرفا :| کلی مس سابیدم تا خردشون کردم...

نمیدونم. ولی روح سر گردان شون میاد مطالب و نظرات رو میخونه. :))
چندین تا مطلب قبلی لطف کردن اومدن نظر دادن.
سرتا پام رو ریختم توی ماشین رختشویی کلید و کارت عابر رو هم شستم.

صلوات


من هر روز نمیشورم :(
پاسخ:
منم چون هر روز بیرون نمیرم این کار و کردم. اگر هر روز بیرون بودم نمیشستم.
چادرمو که اصلا نشستم. آخه مرد سبزی فروش با دستکش غرق گل و خاکش کارتمو گرفت کشید. :| توی بادجه پست هم خودکارم افتاد زمین. این جور جاها هم رفت و آمد و آلودگی زیاده
خدا محافظتتون کنه عزیزم. دعا میکنیم واسه همه کادر درمان
۱۱ اسفند ۹۸ ، ۰۸:۴۴ دختـرِ بی بی
آهو که مفلوک نمیشود
امروز چرا همش کلمه آهو به چشمم میخوره
آهــــــــــــــــــــــو
خیلی دوستش دارم مرا به یاد امام مهربان می اندازد
پاسخ:
قضیه آهو و اینها بر می گرده به نوشته های آقای "الف..."
مثل آهو در دشت برای دوری از نوشتن "مثل خر تو گل" بودش :/ 

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
۱۱ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۱۹ صحبتِ جانانه
از خستگی نگو که دلم پاره پاره است
از تبعات این ویروس بیشتر و بیشتر از وجود خودش
پاسخ:
:(
خدا بخیر کنه
این مدت از جهالت بعضی مذهبی ها هم کلی خون به جیگر شدیم
۱۱ اسفند ۹۸ ، ۰۶:۵۵ صحبتِ جانانه
نکبته واقعا
لعنت به باعث و بانیش
همه در سختی ایم
پاسخ:
آمین.
ان شاءالله هرچه زودتر بگذرن این روزا ... 
دیگه خسته ایم... خیلی خسته

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">