متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

ر ی ح ا ن * ر ی ح ا ن ه

يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ق.ظ

" بسم الله نور "

نزدیک ولنتاین ، نزدیک عید ، خیابان های مرکز شهر ، ول وله مردم برای خرید! از هر قشری آدم ها به چشم میخوردند! 

مغازه کادویی فروشی :

فروشنده :« وای آقا این عطر از کجا خریدید شما خیلی محشره شیشه اش؟!» (با ناز و عشوه و چشم باریک کردن فراوان خوانده شود!)

خریدار :« از اینجا نخریدم ، سفارش دادم از ... آوردن!»

فروشنده :« آهان پس بگو آخه من همه شهر و زیر پا گذاشتم تا این مدلیش را پیدا کنم.پس باید یکیش رو برای نامزدم سفارش بدم! ببخشید فضولی کردم!!»

.

.

.

آخه این همه عشوه برای چی؟! جنست رو بفروش!

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

بچه های توی سنین دبیرستان شور و شیطنت جوونیشون تازه گل کرده خیلی بی کلّه اند یا بگم بی احتیاطی میکنن!

باید صدبار یا شایدم قدر مو آوردن زبونت بهش بگی بچّه نکن! نخند تو خیابون! سنگین باش! حالا اینا رو بانهایت لطافت جاری کنی روی زبونت امّا کو عمل! امان ... راستی خودمونم یک روزی بچّه تر بودیم ...

مغازه عطر فروشی :

*آقا فلان عطر رو دارید؟!  

+بله بفرمایید امتحان کنید!بزنید روی لباستون!

*تشکر همین بو میکنیم کافیه!   

+نه این سبک فایده نداره ، بزنید روی لباستون!  

*آلرژی دارم همین طور خوبه!   

عطر اوّل رو میگری تقدیم میکنی به صاحابش! قصد میکنی ی کادو بخری واسه دوست گرامی عزیزتر از جان!(ممکن خودش هم بیاد بخونه از اون جهت گفتم)

*خب ی رایحه دیگه میخواستیم! "ورساج آبی" دارید؟!

+خیر! ولی این یکی رو امتحان کنید خیلی خوش بوِ!

* اون قدر عطر میاره ک حس بویاییت کور میشه! نه لطفاً همون دومی خوبه!

+این ی عطر مردونه عالیه! روی مچ دستتون امتحان کنید اگر آلرژی دارید!

* :|  (مردونه چیه دیگه)! ای بابا! بریزید داخل اون شیشه ها!

خلاصه آماده میکنه همه چیز رو و بعد کلی شست و شو دادن مغز خریدار در نهایت بستن در شیشه ی پاف میزنه روی روسری "ر"

* مگه نگفتم نیازی نیست امتحانش کنید! چرا زدید روی لباسش؟! (آیکون ی نفر که دود از سرش بالا میره)

+ خوب موردی نداره خواستم بوش رو حس کنید! مسئله ای نداره

* لازم نیست!از اینجا تا توی خیابون هزارتا نامحرم هست یعنی چی اشکالی نداره؟؟! گناه داره! من از اوّل مگه نگفتم خدمتتون چرا پس؟!

+ عذر خواهی میکنم خانوم ! حق باشماست اشتباه از بنده بود!

*به محض ورود ب خیابون بله دقیقاً پیش بینی ها حقیقت یافت! امان از انسان های بیفکر!!

دانشگاه و دانشکده همین روزا :

 

* پوشش مثل همیشه ! حدود مثل همیشه!

چ قدر بی تربیتای دور و برمون زیاد شدن! این روزا بابت حجابمون متلک میخوریم! توی این چهار سال سابقه نداشته!

از حرفای ناشی از کم فهمی ها تا خنده های نامردان! عجیب شده اوضاع! ما عجیب شدیم این وسط!

والی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۹۲/۱۲/۰۴

شما بگو  (۳۴)

با خوندن این پستت پشتم عجیب لرزی گرفت
چقد ناراحت شدم
خدایا خودت کمک رسان باش
پاسخ:
آمین 

:(
امشب
امشب 
داغون شدم
دعا
دعا
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۲۵ سرباز شهاب
متلک خوردن بابت حجاب از دید من هم یه مظلومیتی داره هم حقانیت. و خب صلابت اکثر با حجاب ها متلک گوینده ها رو بیشتر مضحک نشون میده.
پاسخ:
موافقم بانظرتون و البته جالب فرمودید

از این جهت گفتم ک قبلا مردا غیرتشون بود ک گل میکرد الان ببینید وضع چ ناخوش شده ک پسرا این مدلی شدن!!
حالا نمیخوام ربطش بدم بهـ مناسبات سیاسی جدید ها ولی ...
از جنس فروختن صحبت کردین
الان یک طوری شده که خانم ها شوخی و خنده را از کمک راننده اتوبوس هم دریغ نمیکنند دیگه چه برسه به بقیه ...!

در اتوبوس که برای بازدید دانشجویی رفته بودیم ، اتوبوس خانم ها و آقایان از هم جدا بود . دوستانم که چادری هستند هم پا به پای بقیه دوستان آهنگ گوش میکردند و اصلا مخالفت نمیکردند و به بعضی از رفتار هایی که خارج از عرف بود رو نگاه نمیکردند ...
من نمیگم کارشون خوب بوده یا بد که مخالفت نکردند اما
خب روابط کاملا دوستانه ای بین هر دو گروه بود و اصلا دو دستگی ایجاد نشده بود .
حقیقت اینه که گاهی اوقات بعضی مواقع نشون دادن عکس العمل خاصی در بعضی زمینه ها موجب تنفر دو گروه از هم میشه به هر حال همه ما با سلیقه ها و افکار مختلفی در کنار هم زندگی میکنیم .

پاسخ:
سلام بانو

ومتاسفانه عموماً همین طور شده!

خوشبحالتون! (جدا بودن اتوبوس)
این سکوت ک موجب اتحاد بشه میخوام ببینم ب چ دردی میخوره؟! این اتحاد ب چ دردی میخوره؟! معیار تنظیم کارهامون چیه؟! 
همدلی و همبستگی و اتحاد هیچ چیز بدی نیست! من هم بسیار طرف دارش هستم ولی میخوام ببینم رضایت خدا رو ب خاطر رضایت کی زیر پا باید گذاشت جانم؟! خط قرمز مون برای رفتار کردن و عکس العمل نشون دادن و برجسته شدن رگ دینی مون باید چی و کجا باشه؟! آهنگ داریم تا آهنگ! ی آهنگ هست ک شما با گوش دادن بهش حس بودن توی ی سالن عروسی شیک و جلسی بهت دست میده ، ی آهنگم هست ک حالا ... نیست میشه تا ی جایی تحملش کرد! (البته اونم جای کوتاه اومدن نداره)
تساهل و تسامح در مورد خط قرمزهامون ب درد نمیخوره بی تعارف! خارج عرف ک میگی یعنی چی؟! باید خیلی خوشگل و مهربون با هم برخورد داشته باشیم و حداقل اگه قانع نمیشن ک کلن بذارنش کنار جوری باشه ک حرمت قائل بشن در جمع پخشش نکنن کسی خواست واسه خودش گوش کنه! گاهی هم نیازه ی تذکر محکم دوستانه داده بشه (بدون مهربونی گاهی) تا بدونن جدی هستی! 
خب منکر سلیقه و افکار متفاوت نیستم ، قبلاً مشابه اینا رو توی بازدید های هرهفته ی دوترم پشت هم داشتم یعنی اگه قرار بود با اون اوضاع مختلط کوتاه بیاییم دیگه میشه حساب کرد چی میشد!
اون موقع هم بروبچ میگفتن هرکی ی سلیقه ای داره منم از حرف خودشون استفاده میکردم میگفتم حالا ک هرکسی سلیقه اش فرق میکنه منم مخالف گوش کردن آهنگ نیستم هرکی برای خودش با هندزفیری گوش کنه ، اتفاقاً میدونی چی شد؟! بروبچ خودشون هم چون نمیخواستن آهنگای پسرا بهشون تحمیل بشه و هرکسی حالش فرق داشت موافقت کردن!

باید حواسمون باشه چ جور برخورد میکنیم ک باعث تنفر نشه!!
سلام

چون اصولن سالانه عطر خونواده رو از سید جواد مشهد میخرم برخورد با عطر فروشی های اصفهان نداشتم فقط چند تا موردی دیدم که یه پسر جوون(ازونا که ما بهشون میگیم خارشورهر! بخاطر ظاهر بسیار مردونشون!!!) داشت به سه تا دختر عطر میفروخت!

کار به جایی رسید که ما رومون رو برگردوندیم به سمت جوب کنار خیابون چهارباغ و مشغول لذت بردن از دیدن سطل زباله شهرداری شدیم!!!!

توی سرویس و دانشگاه و اینا که ناچار شدیم تازگیا بخاطر کمبود وقت هندزفری بذاریم و سخنرانیهای استاد پناهیان رو توی راه گوش بدیم.
توی دانشگاه غیر از دانشکده و شهدای گمنام هیچ جای دیگه نمیریم!!!

ولی حرف جناب محتسب رو قبول دارم تا حدودی!

یه بار با یه بنده خدایی تو تاکسی نشسته بودیم. آهنگ خاننده زن گذاشته بود.
منم اصن به صدای خاننده زن آلرژی دارم نافرم. اعصابم میریزه به هم.

این رفیقمون تیریپ حزب اللهی گری در اورد و از اون راننده تاکسی خواهش کرد که کمش کنه!
اونم یه نیگا تو آینه به رفیق ما کرد و با صدای کلفت گفت: اگه نکنم چیکار میکنی؟!

رفیق ما هم بیچاره گرخید!!!

چند دقیقه بعدش دیدیم فایده نداره! یا باید اینو بشونیم سر جاش یا پیاده بشیم.

زدم سر شونش و خیلی جدی گفتم مشتی اینو خاموشش کن!
یه نیگاه تو آینه کرد و با خنده گفت : واسه چی؟!

اشاره کردم به گردنم و گفتم چون گردنم کلفته!!!! (قابل توجه که اون زمان واقعن کلفت بود بخاطر ورزش!)

زد زیر خنده و گفت نوکرتم پهلوون... بخاطر شما چشم!

من :|

رفیقم :|

راننده :)

خلاصه به این نتیجه رسیدیم همیشه امر به معروف اونجوری که ما فک میکنیم نیس!

دعا بفرمایید...


راستی قبل از عید دنبال اسباب کشی هستیم به بیان.
شما راهی سراغ دارید که بشه مظالب رو با نظراتشون منتقل کرد؟
البته بجز خود مهاجرت بیان!
پاسخ:
سلام علیکم
بسیار رسم پسندیده ای دنبال میفرمایید! دقیقن خوب شرح دادید مثل عطر فروش ها رو ب ویژه خیابان چهارباغ!!! 
وقتی بزرگتر باشی و مجبور باشی به منظور تنها نبودن آبجی خانوما بری دنبالشون از مغازه عطرفروشی های ... سردرمیاری!
متوجهـ هستم! خدا ب دادمون برسه! البته در بخش های دیگه شهر ک بافت مذهبی داره مثلا سمت مسجد جامع و ... عطر فروشی مناسب هم پیدا میشه!

اون سیستم هندزفیری ب گوش بودن خیلی عالیه ماهم ازش بسیار مستفیض میشویم!
خیلی خوبه چون جای باارزش دیگری نداره ک!

کلامشون متین


بسیار جالب بود! 
و اینکه سیستم تاکسی هم واردی میخواد اساسی! خداقوت
درسته فرمایشتون صحیح

محتاج هستیم بسیار
دعاگوی همه ان شاءالله

ب سلامتی
خیر متاسفانه!
دوستی هم همین سوال رو پرسیده بودند!

سپاس
با سلام و عصر بخیر به روزم با مطلب عیوب پنهان
پاسخ:
سلام علیکم

خدمت میرسم ان شاءالله
سپاس از دعوت تان
آره
دانش آموزم :(
یا شایدم :)
پاسخ:
خوب چرا حالا این شکلی شدی قربون شکل ماهت خواهرم
بهترین دوران عمرتونه (اگر دانش آموز باشی)
ان شاءالله پربرکت باشه زمان های خوب این روزای خوبتون
یا شایدم چی ؟!
شایدم خانوم معلّمی ؟! :)
(یادم نیست چی نوشته ام براتون آبجی)
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۱۹ فاطمه مرید زهرا(س)
سلام علیکم و رحمت الله خواهر فیروزه فام
بعله ...
با دستان خودم خریدمش..
این کتاب رو گذاشته بودند تو دسته ی کتب مذهبی..
خخخخخخمن خودم هنوز تو شوک هستم
مطالب کتاب هر چند خیلی خیلی منحرف کننده اس ولی گاهی احساس میکتن کلیک کرده رو شبهات خیلی از ما مسلمونا..
استدلالاتش ما رو کشته زیاد
:))
پاسخ:
سلام بانو
تشکر بابت سلام گرمتون
وای واقعاً هنگ کردم وقتی متن ات رو خوندم چون با این چیزا برخورد نداشتم اونم نمایشگاه کتاب !!!!
خدا هدایت مون کنه 

خدایا عاقبت مون رو بخیر کن

رقص تو خوابگاه: دختردانشجویی که نفهمه واسه چی دانشجو شده به درد جرز لای دیوار می خوره مخصوصن اگه از خونه اشون رفته باشه یه شهر دیگه ! از یه 18 ساله با یه نظام ارزشی اصلن بگو فرهنگی دیگه بین یه مشت فرهنگ دیگه انتظار پرفسور شدن نباید داشت بین این جماعت دو تا نقطه مشترک هست یا رقص یا نماز ! بشین پای صحبتشون کلی اختلاف سبیقه و عقیده در میاد
خیلی هاشون ممکنه هر دوتا رو انجام بدن
البته این جرأت بروز عقیده خیلی هم خوبه ، فقط حیف راهش دوره تو محله خودشون بود حتمن خیلی بهتر بود یعنی فضا طوری بود که طرف می تونست راحت بگه می خواد چی کار کنه
.
آما سرویس : بهترین درخواست برای آسایش اینه: بافرهنگ ، آدم الاغ لطفن ساکت اینجا اتوبوس ها ! حداقل تا یه ربع دیگه صدایی نمی شنوی البته بستگی به هیکل و هیبت طرف تذکر دهنده داره می تونه این وضع تا چند روز هم طول بکشه " با توجه به روحیات ما ایرانی جماعت همین حالت بهترین جواب رو داره چن تا فحش آبدار هم نثار کنید دیگه هیچی ممکنه طرف تا آخر عمرش خفه شه "البته این موارد بالا در شأن دانشجوها نیست ، و من مشاهده کردم در اتوبوسی که مردم و دانشجو سوار بودن در مسیری از قم به تهران و مردی ریش تیغ زده بعد از سر و صدای بسیار دانشجوها در ته اتوبوس " برای من کلاس درس بوده همیشه این تجمعات منشاء الهام برای گفتن واسه همین هیچی نمی گم مگه اینکه حوصله نداشته باشم خیلی مودبانه تذکر میدم و معمولن هم تا من خوابم ببره دیگه صدایی نمی شنوم " خلاصه یهو طرف پا شد چهار تا لیچار بارشون کرد و بعد این دخترا و پسرا انگار که آب ریخته باشی رو آتیش تو دم پیاده شدن تو فکر معنی کردن فحش هایی بودن که شنیدن ؟ :( " بنده خداها "


تواتوبوس هم کسی استدلال گوش نمیده نهایتش نگاه کنی ببینی کدوم یکی چهره اش معقول تره بشینی باهاش صحبت کنی به امید اینکه اون انتقال بده

ولی وقتی طرف میگه چرا اذان پخش میشه حتمن آمادگی جواب دادن هم داره ؟

اذان پخش میشه چون بفهمیم موقع اذان هستش ، بعد بریم نماز بخونیم شما نماز می خونید و الی آخر ...
برای کسی که نماز نمی خونه پخش شدن و نشدن اذان فرقی نمی کنه شما این رو یادتون رفته بود
پاسخ:
هعیی ... کاملاً موافقم با صحبت تون! اغلب هردو رو باهم دارن!(بعضیا چنین انسان های توانمندی هستن)
اینا ک کلن همه ما رو باهم میخورن! تجربه بهم میگه عموماً این بروبچ امروز راحت نظرشون رو بروز میدن! از بابت همین چیزهاست ک حال آدم از فضای دانشگاه و ویژه خوابگاه به هم میخوره! بچّه های ارزشی بندگان خدا توی ی قفس غیرقابل تغییر افتادن! (البته کارای زیادی انجام میدن ولی ...)
اینا همش ب خاطر همون فقر فکری فرهنگی حاکم بر خانواده هاست + ماهواره ک همه گیر شده ، حتی یکی هم ک نداره میاد میشینه کنار اون یکی اینا برای هم تعریف میکنن بعد میبینی تمام اوقات فراغت بچه های خوابگاه صرف چی میشه؟! دیدن فیلم آکادمی گوگوش و حریم سلطان و همین کوفت و زهرمارها ک از نت دانلود میکنن بعدم شبکه ای بین خودشون پخش میکنن ...

اگه اتوبوس ما بود همه کپه میشدن رو سر طرف تا میخورد میزدنش ... یعنی بهشون میخورد (ی جورایی از دور خلقیاتشون دستم بود مثلاً )
و امّا واقعاً بعضی اوقات یکی مثل همون مرده نیازه!!
البته ک تذکر مودبانه بهترین راه هست ولی همونم ک چی بگی 

دقیقن استدلال ...! (بین اینا همچین کسی نبود ...)

حرفتون صحیح ...



(ولی کلن اینا نشسته بودن من ی چیزی بگم بزنن تو فاز مسخره بازی!)

تشکر و ممنون
یه جورایی نوشته هات یه ابهام هایی داره که متوجه نمی شم شاید هم اشکال از گیرندس نه از فرستنده
دست مریزاد
شما که تهران می آی نه خبری چیزی اون وقت هم می گی دل تنگم ! فک نمی کنی تناقضه خانوم اصفهونی؟!
آره شدیدا وقت ندارم البته موضوع واسه به روز کردن وب دارم ها اما انگیزه ندارم !
پاسخ:
سلام آبجی
نمیدونم .اشکال از قلم کج منه خواهر!
دست خودتون مریزاد! ممنون
خوب من و ب صورت کمپکت میارن تهران و برمیگردونن چ جوری بیام ببینمت آبجی! همش کلاس داشتیم جات خالی فرصت نبود! حتّی نشد ی پیامک ساده بفرستم خبرت کنم! ان شاءالله تا قبل عید بابروبچ ممکن بیاییم اون وقت اگه فرصت داشتی میگیم بیایید ی جا همدیگه رو ببینیم! ن تناقض نداره دیگه الان!
خیلی خوبه ک سرتون شلوغه! ان شاءالله وقت هاتون پربرکت! انگیزه؟! احتمالاً خیلی خسته ای واسه همینه!
گفتم آقای حائری فرمودن شما معروف رو معروف کنید ما بهش امر میکنیم ...
یه مثال زدن . گفتن چند سال پیش به هرکی میگفتی کمربند ایمنی ببند مسخره ات میکرد اما الان اگه خودش نبنده بهش بگی حداقل ناراحت نمیشه و مسخره ات نمیکنه و حتی عذر خواهی هم میکنه . چرا اینطور شد ؟ چون صدا وسیما انقد تصادف نشون داد ، انقد توی گوش بچه دبستانی ها خوند ، انقد همیار پلیس و ... رو راه انداخت ، انقد تذکر داد ، انقد پوستر وبنر و ... زد که اینطوری شد .
معروف رو معروف کنید یعنی بشناسانیدش به مردم . پوسترها اینجا کاربرد داره . بنر ها و همایش ها اینجا کاربرد داره و... .
این کلیتش
حالا موردی میشه روش بحث کرد . حجاب رو چطور باید معروف کرد ؟ فرهنگ شهادت رو چطور ؟ و الخ . هر کدوم یک راهی داره . اما حداقلی ترین راه همون تکرارِ مکرارته بنظرم البت هر دفعه به یه نحوی و ...
پاسخ:
(اون موقع هم گرفتم)الان خیلی به ذهن نزدیک تر شد! 
صحبت خیلی خوبیه این مسئله ای ک فرمودید! از همه مهمتر قالب هست! (محتوی ک اهمیّتش سرجای خود)
ان شاءالله در این موارد جداگانه نظرات دوستان رو بشه بپرسیم در همین نزدیکی(به زودی)

تشکر
۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۱۸ محمدصادق برجیان
این بروبچ اراذل اوباش که گفتید دختر بودن دیگه؟!

اوج شیطنت که بی کلگی محسوب نمیشه! بروبچ کلاسمون نه که خیلی باحالن یه ذره شامل ما هم شده!!
پاسخ:
بله!
نه محسوب نمیشه! اوج شیطنت گاهی باعث میشه بی کله گی کنند و گرنه اون موقعیت به خودی خودش مذموم نیست!
خوب حالا یه ذرّه باحال بودن خوبِ!

سلام
توی جریان فتنه ی 88، هروقت یه تجمعی می شد، یه اتفاق جدیدی می افتاد، دلم از جا کنده می شد. چه بد سالی بود سال 88 !
اون روزها به یکی گفتم؛ تازه الان حال هواداران شاه را در بحبوحه ی انقلاب درک می کنم.
چه بد حالی داشتند وقتی می دیدند همه چیز داره از دست میره!!!!!
البته بلا نسبتِ دلسوزان نظام(به خاطر این تشبیه )

بی ربط بود؟
نه!

قضیه ی اذان و موسیقی تو سرویس رو خوندم، دیدم جدای از تعصبات دینی مون که نگاه کنیم، خب هر کسی یه سلیقه ای داره!
اصلا منکر نهی از منکر نیستم نه!
اما خب ببینید اون جوونِ لا ابالی با یه دیدِ دیگه داره دنیا رو می بینه!
همونقدر که شما از شنیدن صدای موسیقی تو سرویس ناراحت می شی، اونا هم از شنیدن صدای اذان تو محیط عمومی لذتی نمی برند و گاها اذیت می شوند.

باید نگاه ها عوض بشه!
باید ریشه ای عمل بشه. همونطور که ریشه ای عوض شدیم . مادرانمون عوض شدند و بعد خانواده مون و حالا جامعه مون ...

جدای از این حرف ها واقعا من هم توی اون موقعیت حرفی نداشتم بزنم.

خدا هدایتمون کنه


یـ علی ـا
پاسخ:
سلام بانو
توکل به خدا 
و حس حضور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف کنار ما 
مارو از شاه و حسش دور میکنه! چون ما ریسمان الهی رو داریم 
پس خدا خودش همه چیز رو حفظ میکنه
بلانسبت 
البته باید نگران و البته مسئولانه عمل کنیم ان شاءالله(خدا کنه حرفامون فقط شعار نشه خودم رو عرض میکنم)

خوب اینکه هر کس سلیقه ای داره رو من قبلا زیاد شنیدم برای همین گفتم حالا ک این و میخواین گوش کنین هندزفیری بذارید! 
آخه بانو قضیه اذیّت شدن و نشدن مون باید براساس چی تنظیم بشه؟! اینکه بگیم اذان میذاریم ی عدّه خوششون نمیاد اصلاً درست نیست
فضایی ک الان توی دانشگاه داریم میدونید ب چه سمتی رفته !
همینا کاری کردن ک صبحا ب بهانه اینکه وای ما صدای اذان اذیت مون میکنه و خوش نیست و فلان دیگه اذان صبح از مسجد مثل قبل پخش نمیشه ک البته شکر خدا ی کارایی ترم پیش یک سری بچه های دلسوز انجام دادن تا اذان باز پخش بشه ک خدا خیرشون بده! از اون طرف همین قوم از شب تا صبح توی خوابگاه بساط رقص و آوازشون گوش فلک رو کر کرده ! طوری که بعضی آقایونی ک از کنار خوابگاه رد میشدن هم معترض جشن تولد و ب اصطلاح پارتی های شبانه این ها شدن!
این چیزا با این دید اصلاً جایگاه دیدن نداره! هرچه سهل تر گرفته بشه و به حرف و میل اونا نرم بشیم تهش ب ناکجا آباد میره
امروز میگن اذان رو دوست نداریم فردا ...


این جوری فکر نمیکنم اسمش ریشه ای عمل کردن باشه
درسته مشکل ریشه ای هست
از خانواده هست 

ان شاءالله
ان شاءالله

شرمنده طولانی شد
یاعلی مدد
از اونموقع که نوشتید دارم فکر میکنم واقعا چه جوابی میشه داد برای پخش شدن اذان ؟
تا یه جایی با حرف حلالها موافقم (هرچند که دقیق نمیدونم منظورش از اخلاق و خوشایند ما چیه )
اما
جوابی که من دارم
1.اینکه جواب دانشجو رو با صحبتهای به قول حلالها اخلاقی نمیشه داد ، ایراد از دانشجو إ ، نه خودِ اخلاق ! هر چقدر هم که با جوابهای بظاهر عقلانی جوابش رو بدیم فقط فضا بدتر میشه . مثلا تو جوابش هِی بگیم قانون اساسی حجاب رو گفته ، حجاب امنیت روانیه و ... . چون همین صحبتها معمولا تراوشاتِ ذهنی خودمونه پس نقض پذیره و مثلا اگه قانون اساسی عوض بشه ، حجاب طرف هم میره !!! دادنِ جواب به اینطور مسائل خارج از حیطه ی اخلاق فقط باعث میشه فضا بدتر بشه و خودمون تو دامِ خودمون بیفتیم .
2.اصل کار باید بره روی همون فضا سازی . انقدر با گزاره های دیگه باید ذهن طرف پر بشه ، که بشه عقلانی ( عقلی که در مقابل شرع نیست و از خودِ شرعه ) باهاش صحبت کرد . کارِ بلند مدته اما جواب همینه بنظرم . نمیشه با جوابهای بظاهر دانشجو پسند فضا رو خراب کرد واسه نسل بعد . چرا مثلا آهنگ نباید گوش داد جوابش چون حرامه است ، نه چون به گوشِت آسیب میزنه و ... !
3.فضا سازی نیست و جواب دانشجو پسند هم اگه داده میشه باید یه طوری به سمت فضا سازی بره.به فرض الان طرف آهنگ رو با یک حرف دندان شکن ما گوش نداد ، فردا هم گوش نمیده ؟ جلوی ما گوش نده واسه ما بسه ؟ پس هم واقعیت رو باید ببینیم (خیلی از جوابهایی چون حرامه خوششون نمیاد ) و هم ارزش هامون رو ( آهنگ حرامه ) و از واقعیتمون یک پلی بزنیم به سمت ارزش ها ، نه طوری که خیلی به کار دانشجو نیاد فعلا و نه طوری که همه اش بشه دانشجو پسند و این وسط ارزش هامون قربانی بشن .
4.توی اون فضایی که شما بودید واقعا هنوز من جوابی واسش ندارم . چون ابتدا به ساکن فضای عمومی رو که شما گفتید ، بحث رو میندازه توی یک فضایی که خواه ناخواه ممکنه بحث گیر کنه ! همونطور که با اذان گیر کرد . اما با چی باید شروع میکردید رو نمیدونم
5.نهایتا بگم یه جواب بلند مدت میشه داد که همون فضا سازیه ، یه جواب کوتاه مدت که توضیح دادم
6.انقد بدم میاد این همه مینویسم گل و بلبل همه چی حل میشه اما تو واقعیت گیر میکنه !!!!

منظورم از حجاب توی این کامنت و کامنت پایینی بیشتر جنبه ی مثال بود
عذر بابت این همه نویسی !!!
پاسخ:
بنده هم دقیقاً متوجه منظورشون نمیشم!
1. درسته کاملاً موافقم! اینا اصلاً جواب نمیده! کلاً با خانوما نمیشه این تیپی پیش رفت ...
2. به نظرتون چ راه کارای عملی هس برای پر کردن ذهن فرد به مرور زمان؟؟؟  (کلامتون متین بسیار خوب فرمودید!)
3. (دقیقا مثل همون جواب من ... ک بدتر شد) در نظر گرفتن اینکه هدفمون اثر گذاری مقطعیه یا میخواییم توی ذهن طرف بمونه ... درک اینکه مخاطب از چ ادبیاتی استقبال میکنه از اون در برای بیان ارزشی ک بهش معتقدیم استفاده کنیم ... طوری نشه که فضا کاملا دانشجو پسند بشه و یا ارزش مون زیر سوال بره !! عالی
البته این مورد نیاز ب کارگاه کسب مهارت داره! ی جور کارگاه شخصیت شناسی و یا ...
4. درسته ... اصلا فکرش رو نکردم ممکن چنین جوابی بده ... البته اگه ی فرد زبل بود میتونست جوابشون رو بده ...
خوب نظریه ک چیز بدی نیست باید روی بحث عملیش کار بشه
همین ک توی فکر هم  روش کار کرد میتونه باعث رشد باشه 

آهان
ممنون بابت صحبت های خوبتون

توی سرویس برگشت،ساعت 5 عصر

* بروبچ ارازل اوباش آخر اتوبوس ک تریپ بسیار بسیار ... دارن ی آهنگ خیلی ... تر گذاشتن و مشغول حرکات موزون هستن!!
+ ی بار برگشتم ببینم صدا از کجاست!! ک شروع کردن مسخره بازی
* وای خواهر چرا آهنگ مورد دار گذاشتی! عه وا استغفرالله آهنگ مناسب مراسم لهو و لعب ... جمعش کنید خواهر!!!
+ [خلاصه اینکه کلی سرخوش بازی در آوردن]اون قدر حرصم گرفته بود
بهشون میگم:« خب مگه هندزفیری همراهتون نیست؟! اینجا ی فضای عمومیه! برای خودتون گوش کنید!»
* یادم نیس اولش چی گفتن ولی ی چیزی توی مایه های اینکه عشق مون میکشه به توچه بود ظاهراً! بعد دراومده میگه :«وا اون وقت ک از مسجد اذان و قرآن پخش میشه و ما مجبوریم گوش بدیم پ چی؟! فضای دانشگاهم ی جای عمومیه!»
+ « چربطی داره، اون برات لازمه !»
بعدم باز مشغول عشوه اومدن خودشون شدن! ...
خوشم میاد همه اتوبوس مثل سیب زمینی عمل میکردن! انگار ن انگار!

دین نصفه نصفه ...

صلوات
پاسخ:
این و از بابت حرفی ک زدم نگفتم
از دو جهت گفتم 
1. خیلی از سیب زمینی بودن بدم میاد! واینکه خودم هم مهارت کافی در زمینه سیب زمینی ن بودن ندارم
2. اوضاع دانشگاه داره با سرعت تصاعدی وحشتناک تر میشه! تا حالا ندیده بودم از این بازیا توی سرویس کسی در بیاره! البته حجاب شون ک بوده ولی ...

بابت غلط املایی اراذل هم عذر متوجه اش نشدم زمان نوشتن
۰۸ اسفند ۹۲ ، ۰۲:۴۸ خارج ازچارچوب
ما که نفهمیدیم خریدار کی بود فروشنده کی بود چی شد کی گرفت کی برد...
ولی اساسا جنوب رفتن تو همچین ایامی رو پایه هستیم.برای فرار از قیل و قال شهر و کشیدن چند جرعه نفس!
پاسخ:
عه ... اشکال از نوشتن ماست! عذر 
شدیداً موافقم ...
روزی تون ان شاءالله
سلام
هدر وبلاگتان خیلی عالی است
خدا خیرتان دهد با جرأت و جسارت و بدون ترس از تمسخر عطرفروش اعتراض کرده اید و دلیل اعتراضتان را هم گفته اید
از بس ترک کرده ایم اعلان حق را، باطل فراگیر شده...
یا حق
پاسخ:
سلام علیکم

سپاس
امام رئوف همه شان عشق است
حتّی صحن و سرای شان
وظیفهـ ... وظیفهـ ... تکلیفــ ... تکلیفـــ ...

در پناه حق
تو یه صفحه ی A4
استدلالتون رو درباره پخش شدن اذان بنویسید ؟
راحت تر
دقیقن شما چه جوابی برای قانع کردن دوستتون داشتید؟
شماها دانشجو هستین طرف مقابل هم همینطور
با گزاره های اخلاقی نمیشه انسان ها رو محکوم کرد و انتظار داشت مطابق با خوشایند و سلیقه ی ما عمل کنند

مثلن بود خیلی های ما خیلی جاها مثلن هستیم به رخ آوردنش زیاد کار خوبی نیست !
پاسخ:
خب نکته همین بود ک جوابی نداشتم برای حرفه مسخره اش
نداشتم ! جوابی نداشتم(به نظرتون توی چنین موقعیتی استدلال رو طرف گوش میده بهش؟!)
میشه عکس العمل خودتون رو توی موقعیت مشابه بنویسید!!!!!؟؟؟ خوشحال میشم بدونم! بقیه دوستان هم بنویسن راهگشا خواهد بود!!!


اصلاً چنین قصدی نداشتم خدامیدونه ! اگر این طور به نظر میرسه عذرخواهی میکنم! :(
فقط از اینکه هیچ کس تذکر نمیدادند و همون توضیحاتی ک دادم حرصم گرفت

تازه واجبی ک به گردن هممونه که به رخ کشیدن نداره داره؟؟!
البته نحوه بیان بنده یقیناً مشکل داشته! 
بابت تذکرتون سپاس ان شاءالله از تجربیات دوستان اطراف مینویسم ک این مسئله رو هم نداشته باشه!
سلام
وبلاک جالبی دارید اگه حاضر به تبادل لینک هستید سری به ما بزنید
پاسخ:
سلام 
تشکر
عذر
قصد تبادل لینک مون تعطیله
.:: دشوارترین مبارزه از زبان امام خامنه ای مدظله العالی ::.

سلام..
بروزیم و منتظر حضور گرم شما..
عاقبتتون ختم بشهادت ان شاءالله..
یا علی مدد..
========

اینم واسه اون کامنتی که خودت اضافه کردی..
: (((
آدم بغضش میگیره..
خدا عاقبت همه مارو ختم بخیر کنه..
التماس دعا آبجی
پاسخ:
سلام بانو
چشم میام حتماً ان شاءالله
سپاس بابت دعوت
علی مددتون

واقعاً هم خیلی داره اوضاع هر روز بدتر میشه
محتاجیم بسیار
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۳۳ خانم چادری
عجب!!!
هم از اون بچه های بی کله!
هم از اون عطر و عطر فروش!
هم از این آخریه!!
پاسخ:
وا عجبا شاید!!
0_o
اللهم صل علی محمد و ال محمد
پاسخ:
و عجل فرجهم و اید امامنا الخامنه ای
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۳۴ مـَـ ه جَـبـیـטּ
ای بابا ..

هعی .
پاسخ:
هعییی 
و الی الله ترجع الامور...
پاسخ:
...


عاقبت بخیری
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۳۶ خادم اهل بیت (ع) ارادتمند رزمنده ها
بسم الله الرحمن الرحیم



سلام علیکم



چفیه به روز است با "شوقی که زنده تر می شود"



پیشنهادی برای همه آنان که می خواهند از شهدا بخوانند ان شاء الله



التماس دعا

پاسخ:
سلام
سپاس از دعوت
آمدم خواندم
:))))
الحمدلله

نمی دونم چه حسیه که تو فاطمیه، نفس کشیدن سخت می شه!
از بچگی همینطور بودم . . .
چند وقت به فاطمیه که می شد، تمام بدنم شروع می کرد به درد گرفتن! کاملا بی جهت ... البته شاید ...

بعدها نفس کم می آوردم

حالا ....

فکر فاطمیه هم دلمو می کنه از جا ...
آخ دلم لک زده برا گلزار ...
چقدر بی لیاقت شده ام . متعجبم که چطور بعد این همه دوری هنوز زنده ام !!!!!!!!


یـ علی ـا
پاسخ:
:)
چ حسای خوبی و نابی داشتی
مثلاً مثل اینکه آدم ایّام فاطمیه پهلوش درد بگیره
چادرش خاکی بشه 
نه؟!
نه بانو همین ک دلت میتپه یعنی لایقی
شهدا که یادشون توی قلبه
همون جا گلزارشونه
هرجا باشی همون جان
سلام بانو
داشتم می خوندم و همه اش با خودم می گفتم : عه!!!! این که منم :))))))
بس که از این اتفاق ها برای من هم افتاده!
گاهی خسته می شم از این همه ........
اما می دونی بانو، گاهی ذوق می کنم. اونقدر ذوق می کنم که متفاوتم ...

ذوق هم داره (البته اگر از سختی هاش بگذریم )

دوباره میام - انشالله -
فعلا مُخَم همینقدر کشش داشت :)


یـ علی ـا
پاسخ:
سلام بانو
:)
همزات پنداری شاید! نه؟!
ذوق هم داره !
خداحفظتون کنه ... همین طوره خدا صبرش رو عنایت کنه ...

از بابت حضورتون ممنونم بانو
لطف دارید شما با همه بی معرفتی من
این چ صحبتیه

علی مددتون
سلام آبجی خانوم..
خوبی؟
حالا به شیشه عطر چیکار داشته؟ !! عوض اینکه بیشتر به بوی عطر توجه کنه!!خخخخ
منم ذهنم به اینجا نرسید که واسه چی گفتی نزنه به لباس..
وقتی فهمیدم شرمنده شدم..
یعنی انقدر سخت بود نفهمم؟!!
مثل همیشه عالی نوشتی عزیز دل..
دعا یادت نره آبجی
ما که دعاگوییم..
پاسخ:
سلام خواهر
الحمدلله
نمیدونم والا! مثلاً برای جذب مشتری و این صوبتا! همشون میگن امتحان کنید! البته خوب در بطری عطر رو میده دست خودم تا بزنم روی لباسم اونم میزاره روی میز شیشه ای تا ما برداریم!
این چ صحبتیه ؟!

مثل همیشه شما لطف دارید بانو!
دعاگوهستم ان شاءالله چشم
لطف میکنید شما همیشه ممنون
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۳۱ بے بازگشتــــ ...
ای بابا ... بچن سرشون داغه ... پیر که شدن از تب و تابش می افتن ...
روز ولنتاین به خودی خود به نظرم اصلن بدنیست ... خوب اتفاقن قشنگه بخوای به کسی که دوستش داری هدیه بدی ... اما از چیزای دیگه حرصم میگیره! یه سری آدما که ماشالله کم هم نیستندو روز به روز هم دارند زیاد میشنو با اسلام هم کاملن مخالفن حتی بدون این که 5 دقیقه بتونن راجب اسلام صحبت کنند (حالا بماند)، وقتی عید قربان و این اعیاد میرسه شروع میکنند به سخنرانی که این عید ما نیست عید عرب هاست! یا رو بچه هاتون اسم عربی نذارید و از این قبیل چرت و پرتا!! واقعا جا داره اون لحظه بهشون بگم خب عزیزم شما که انقدر به ایرانی بودنت افتخار میکنی روز ولنتاین رو چرا اون وقت تبریک میگی؟ یا چرا کریسمس هی را ب را پیام تبریک میفرستی .... آدم نمیدونه با اینجور آدما چطور واقعا باید رفتار کنه ...
پاسخ:
والا ...
اونا دچار بحران هویتّی هستن بندگان خدا ... شایدم ی جور فقر فکری ، فرهنگی!! خیلی خوب گفتی ...
ولی برای ولنتاین باید بگم ما اون همه تاریخ خوب دیگه داریم خودمون ... 
خدا عاقبت هممون رو بخیر کنه ... ان شاءالله کورکورانه پیرو فکر و دین و مذهبی نباشیم

۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۱۶ محمدصادق برجیان
بچه ها تو سنین دبیرستان بی کله اند؟!
بهترین دورانه!
پاسخ:
در بعضی موارد بی کلّه هستند چون اوج شیطنت شون هست!!
موافقم بهترین دورانِ ب شرطی ک به درستی مدیریت بشه!
البته اون مورد بی کله گی و این ها شامل " مردایی " مثل شما نمیشه!

۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۱۶ دبیر خانه جشنواره ملی وصال یار
با سلام
نخستین جشنواره ملی وصال یار با محوریت شهدای گمنام برگزار میگرد.
علاقه مندان می توانند جهت شرکت در جشنواره ،آثار خود را از قبیل ؛ وبلاگ نویسی ،مقاله نویسی ،طرح های گرافیکی ،کلیپ و نماهنگ ،عکاسی،به آدرس دبیر خانه جشنواره ملی وصال یار به صفحه اینترنتی www.vesaal.ir ارسال نمایند .
لازم به ذکر است به برگزیدگان این جشنواره 5 کمک هزینه سفر به کربلای معلی ، 5 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس و 5 کمک هزینه سفر به قم مقدسه اهدا خواهد شد ،ضمنا به سایر برگزیدگان این جشنواره جوایز نفیسی اهدا میگردد.
دبیر خانه جشنواره ملی وصال یار

پاسخ:
سلام علیکم

سپاس
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۴۸ خادم اهل بیت (ع) ارادتمند رزمنده ها
به نام خدا
سلام بر آبجی گل
احسنت ...خدا رو شکر که حواست هست
فقط آبجی تو جواب یکی از نظرات گفتی عطر فروشها همه اینطوری اند
نه آبجی گل اینطوری نیست
و ضمنا حتما اون بنده ی خدا هم بدون قصد بدی این کار رو کرده
و بازم ممنون بابت تذکرت
التماس دعا زیاد
یا علی مدد
پاسخ:
سلام خواهر
متشکر 

بله تحصیحش کردم . ممنون بابت تذکر
عطر فروش رو میگی؟
خب معلومه بدون قصد بود چون اصلاً بنده خدا از این لحاظا تو باقالیا سیر میکرد

من بیشتر
دعاگو هستم ان شاءالله
علی مددت
از این بدترش این که دختره بخواد به پسره متلک بگه! اون هم تو یک خیابون و یک منطقه کاملا مذهبی شهر... روبه روی حرم! اینقدر تعجب کرده بودم که هنگ کردم! فقط با چشمای گشاد شده و دهن وا بهشون نگاه کردم اون هم بعد از این که چند قدمی رو در حال منگی ازشون رد شده بودم!

البته این قضیه برای دو سه سال پیشه
خدا عاقبت مون رو به خیر کنه
پاسخ:
یعنی خاک برسر دختری ک بخواد ب ی پسر متلک بگه!! واقعاً اونم کجا ...

الان دیگه چی ...
ان شاءالله ... ان شاءالله ...
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۲۶ سید محمد امین تقوی
سلام
مثل همیشه ارامش بخش
حضور آنسانهای آسمانی همچون شما باعث قوت قلب است
اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:
سلام علیکم

لطف عالی مستدام
سپاس گذارم
حالا اینایی که به ما نسبت دادید ک فقط لطف بوده ولی
تشکر
امتحانتون چ طور بود؟

آمین
سلام
شمام که نظرات رو بستید گفتم چند روز دیگه تعطیل میکنید !!!
خوداشتم فکر میکردم چرا نمیذارید عطر روبزنه ؟ بعد گفتم خب شاید میخواید دستش بهتون نخوره ! بعد دیدم نه چقد اشتباه فکر میکردم
+فضا سازی خیلی مهمه ! شما تو چه فضایی دارید صحبت میکنید خیلی تاثیر گذاره (البته شاید !) . سالهای دهه 20 و 30 رو نگاه کنید . هر کی میگفت خانوم حجابت طرف نمیگفت چرا ! اما الان به یکی بگی حجابت میگه چرا ؟ !! فضا تغییر کرده ، اون موقع حجاب اصل بود و الان (برای بعضی افراد ) بی حجابی اصله . چطور میخواهید تو ذهن کسی که مثلا بگو بخندهای توی جامعه رو داره میبینه بقبولونید که 4 تا تار مو رو بذاره توی روسری ؟ یا جامعه رو باید عوض کنید ( که باید عوض کنیم ) یا فکر طرف رو . باید انقدر از سبک زندگی اسلامی دور و برش پر کنی تا حق رو از باطل تشخیص بده . انقدر باید واسش از گزاره های تکراری بگی (البته میشه خلاقیت داشت) تا عادت کنه .
تکرار مکررات خیلی راه حل خوبیه
به قول حاج آقای حائری شما معروف رو معروف کنید ما بهش امر میکنیم...
چقد نوشتم ، عذر
پاسخ:
سلام علیکم
شرمنده از همه! ب زودی ماجرای این بساط ما هم معلوم میشه! اندکی صبر سحر نزدیک است ...
این عطر فروشایی ک من دیدم همیشه همین مدلین!
+ کلامتون متین ، کاملاً موافقم (آنچه که غالب میشه توی فضای جامعه کم کم تبدیل ب تفکرغالب میشه)
ولی اینجا بحث من در مورد صحبت کردن پیرامون حجاب نبود! صحبت من این بود ک آقایون توی سطح دانشگاه و ب ویژه دانشکده ب جای تذکر بابت بی حجابی این مدّت اخیر دارن در پی تمسخر افراد باحجاب عمل میکنند! تاالان چنین مواردی رو نداشتیم! ک این مورد هم بخشیش ب صحبت شما باز برمیگرده
قولشون جواهر ...

سپاس

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">