متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات
  • ۳ آذر ۰۳، ۲۳:۰۶ - ن. ..
    هوم

کبکم قناری میخونه / فک کنم خَر شده :)

يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ب.ظ

" بسم الله الرحمن الرحیم "

سلام

یه خبری که امروز میتونست خیلی برام مایه خرسندی باشه همین بود که " ب " و اون نفر دوم شال آبی بخر باهم زوج شدن!! الان دیگه اون شال آبی مال خودِ خودش شد! خیلی خوبه که عاقبت شون به خیر شد ... مربوط به این پست **

 

+ قرار بود استاد سوالی جهت پژوهش و بحث کلاسی مطرح کنند! یه مقدمه ای گفتند شامل موارد زیر :

کشاورزی و تولید در شرایط حاضر با محدودیت های زیادی مواجه شده است

1) افزایش جمعیت (با ترس فراوان فرمودن : « در مدت 30 سال 2 برابر افزایش یافته!!!» )

2) تنش های محیطی ( آلودگی هوا ، خشکی ، شوری و ...)

3) بازار سرمایه و سرمایه گذاری

4) فرهنگ مصرف

 

و شروع کردن یه مختصری راجع به این چهار مورد توضیح دادند!

که باتوجه به این افزایش جمعیت و افزایش مصرف اوضاع خیلی بحرانی شده! شاید الان با مشکل جدی مواجه نباشیم امّا طی سالیان بعد دچار مشکلات شدیدی خواهیم شد! نه ما بلکه کل جهان! و خلاصه توضیحات مفصل این مدلی زیاد بود!

تنش های محیطی و این ها هم که نقلش نگفتنیه به همین ... اکتفا میکنم!

توی بخش سوم هم که افتضاحه اوضاع! داشتند پیرامون مسئله احتکار و گرانی صحبت میکردن! « باتوجه به اینکه توی زمان های خاصی مردم ذائقه شون میره سمت مواد غذایی خاصی ، افراد سود جو هم بهره میبرند از این فرصت و هرچه میخواهند به بار میارند! از این بخش میشود مثال های مختلف و تاسف باری را ذکر کرد ، نظیر : احتکار پرتقال و یا میوه های از این دست و سپس گندیدن و فساد آن ها در انبارها! از این مورد اگر بخواهم اشاره ای بکنم همین بس که این مقدار میوه ها به حدی میرسد که اگر سالم بمانند میتوان توسط آن ها شکم مردم یک کشور رو سیر کرد! یعنی در این حد!! یه مثال دیگه احتکار پسته و آوردن آن ها به بازار در هنگام شب عید! پسته هایی که میزان آفلاتوکسین شون به حد وحشتناکی در نتیجه داخل انبار بودنشون بالا رفته در حد 255 ppm سرطان خالص میدن مردم نوش جون کنن شب عید!! یک مثال دیگری هم بود که الان خاطرم نیست!(منظورم من نویسنده بود)» و هزارتا کوفت و زهر مار دیگه که میشه به این بخش ربطش داد!

مورد آخر فرهنگ مصرف : مردم الان توقع شون بالا رفته! اگه پرتقال تامسون نباشه بخورن نمیشه! یا مثلا براشون عجیبه موز برای خوردن نداشته باشند! از بابت واردات بعضی از این ها چه قدر باید هزینه کرد! همین ذائقه ها باز باعث افزایش سود جویی توسط افراد میشه! مثالی که برای مورد بازار یادم رفت این بود که ی موضوعی مطرح شده بود که مردم چون خیلی مشتاق خوردن برنج هستن و ... ی عده آدم خدا نشناس اومده بودند برنج های هندی پاکستانی آلوده به نیکل رو وارد کرده بودن و داخل کیسه های برنج محلی و داخلی قاطی زده بودند و به خورد مردم داده بودند! (البته این ی مورد رو هم خود استاد هنوز شک داشتند!)

این قدر سبک غذایی مون لعنتی شده که اگه برنج بی خاصیت توی ی وعده غذایی مون نباشه فک میکنیم زمین به آسمون میاد! یا مثلا اگر توی فلان فصل فلان میوه خاک برسری نباشه ما حس جهان سومی بهمون دست میده یا مثلا حس اینکه الان ته دنیاییم و هیچ امکاناتی بهمون نمیرسه یا مثلا ما مگه میمیریم اگه فلان ماده غذایی رو خارج فصل خودش نخوریم! اینا همش میره به سمت مصرف گرایی بیشتر و البته واردات که هزینه های زیادی وارد میکنه! خوب بجای خیلی چیزا میشه هزینه ها صرف موادی بشه که ضروری تر هستند! تازه توی طب اسلامی میگه خوردن میوه های هر فصل توی همون فصل خوبه! مثلا خوردن هندونه شب یلدا موجب مرضِ! چون هندونه طبعش سرده و زمستونم سرده خلاصه زمینه ایجاد بیماری ها رو فراهم میکنه! و ...

به استاد میگم خوب استاد گرامی شما به نظرتون از بین این هایی که فرمودین کدوم یکیش واقعا مشکل زا شده!

به نظر فرهنگ و بازار سرمایه است که مشکل اصلی ماست نه افزایش جمعیت! توی خانواده هایی که تعداد بچه ها بیشتره توقعات کمتره!

ی دفعه آه از نهاد همه بلند شد که نه و همه همراه استاد شدند!

استاد فرمودن : « به نظر من اون خانواده های شلوغ چشم و هم چشمی توشون خیلی زیاده ، در صورتی که خانواده های خلوت و کم جمعیت این مدلی نیستند!»

خلاصه کلی کش مکش پیدا کردیم با استاد تا اینکه گفتم حالا بزارم برای بعد *

آخر سر استاد در اومدن گفتن : « میدونید دنیا مثلاً ژاپن داره روی تکنولوژی میچرخه ولی ما میخواهیم کشور روی نیروی انسانی بچرخه.» تازه فهمیدم اگه ی خرده بیشتر تلاش کنم میتونم کل کلاس + استاد رو شاید مجاب کنم ! آخه حس میکنم اصلاً حرفای این بخششون مایه نداشت! اصلاً !

 

 

وَ اِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...


* خواستم بحث و کش دارتر کنم دیدم بچه ها دارن مثل گندم بو داده بهم نگاه میکنن! گفتم بعد کلاس حسابم رو میرسن آخه سرویس های برگشت به خونه داشتن میرفتن! :)

شما بگو  (۲۱)

سلام
فقط خواستم بگم عکسات منو کشته:)
یا علی علیه السلام
پاسخ:
سلام بانو
متشکرم این از لطف شماست
علی مددتون
۲۰ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۰۰ محمد امین احسن مقدم
هشدار مى‌دهم که علاوه بر این‌که باید مواظب القائات روحانى‌نماها و مقدس‌مآبها باشند، از تجربه تلخ روى کار آمدن انقلابى‌نماها و به ظاهر عقلاى قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتى نکرده‌اند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی‌هاى بی‌مورد و ساده‌اندیشی‌ها سبب مراجعت آنان به پست‌هاى کلیدى و سرنوشت‌ساز نظام شود.

ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهان‌خواران کنار زدیم،
ما در جنگ، دوستان و دشمنان‌مان را شناخته‌ایم...

[حضرت خورشید(ره) - منشور روحانیت]
پاسخ:
+


۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۱ محمدصادق برجیان
خوب اگه یه وقتی فرمودن، حرف آقا نباید زمین بمونه!
وحدت خوب است ولی اینطوری پیش بره فردا روزی جناب سنی رئیس جمهور کشور میشه!
حالا پس طبق عرف جامعه عمل می کنیم! 5 تا بچه کافیست!
پاسخ:
از جمله اولتون همچنان مردیم از خنده مثل همون شکلک
شاید !!
بعداً شاید عرف هم تغییر کرد!!

حقیقتاً باید جدی به همه این مسائل پیوسته بهم فکر کرد!
۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۰۰ محمدصادق برجیان
خوب ما نمی تونیم تو همه ی امور شبیه شون باشیم!
البته ایشان چندین زن داشتند:) امروزه 5-6 بچه کافی است!
پاسخ:
همین طوره! کلن شبیه اوناها که نمیشه شد ولی باید تلاش کرد!
 شاید! اون و جهت مزاح گفتم بنده!


خنده :
دوستی میفرمودن الان آقا گفتن کالای ایرانی بخرید بجز وقتی کالای خارجی مشابهی هست که کیفیتش بهتره! و خیلی سخنان و سفارشات دیگر ایشان! حالا اکثراً بهانه جویی میکنن برای عمل نکردن!
امّا اگر آقا اومدن گفتن جهت ازدیاد نسل آقایون برن چندتا زن بگیرن(شرعاً مشکلی نداره ولی عرف امروز طرفش نیست!) همه آقایون میگن حرف آقاس باید عمل کرد دیگه ... :دی   
:-)
:-)

۱۷ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۹ محمدصادق برجیان
استاد باید مورد هدایت قرار بگیره!
وقتی امام کاظم(ع) 27 تا بچه داشتن ما ها چرا نداشته باشیم؟!
پاسخ:
همین طوره! البته افرادی که باید در این مورد هدایت شوند زیادند!
27 تا!!! حالا ما به 12 تاش هم راضی هستیم!! :)
کلن سبک زندگی شون رو کجا داشتیم که اینجا داشته باشیم!
ان شاءالله عامل باشیم به دستورات و سیاق زندگی شون!
سلام
«میوه خاک برسری». احتمالا منظورتون سیب زمینی بوده! اگر از لحاظ تحقیر گفته باشید همه میوه ها مخلوقات خداوند هستند و نباید این طور حرف زد.
کلاً اساتید علوم کشاورزی جز اینکه بیان سر کلاس و بگن ما وضع کشاورزیمون فلان هست، انقدر عقبیم، انقدر بیچاره ایم، انقدر مصرفمون بالاست، انقدر داریم سم می خوریم! انقدر ... کار دیگه ای غالباً انجام نمیدن :[
و اما در مورد اون جمله آخر استاد که فرمودن ژاپن روی تکنولوژی هست و این حرفا. اگر ایشون واقعاً استاد کشاورزی بودن و کمی اطلاعات جغرافیایی داشتن می دیدن که ژاپن با اون مساحت بسیار بسیار کمی که نسبت به ما داره، دو برابر ما جمعیتش هست و فقط توی پایتختش (توکیو) 35 میلیون نفر آدم زندگی میکنن! کلاً کشورهای شرق آسیا جمعیت بالایی دارن. چین هم تکنولوژی داره و هم جمعیت.
بعضیا تا بحث جمعیت و ازدیاد نسل میشه انگار بهشون میگی شما حامله بشید که انقدر بهشون برمیخوره و فوراً موضع دفاعی می گیرن به خودشون :@
در ضمن در جمعیت های پایین احتمال وجود نخبگان و دانشمندان کمتر هست، مثلا توی هزار نفر شاید یه نفر بشه دانشمند اما توی یک میلیون نفر شاید ده نفر نخبه و متخصص بشن که حتی با این نگاه هم میشه جواب مغالطه استاد گرامی رو داد که هر چه تضارب ژنتیکی بالاتر باشه و جمعیت بیشتر بشه احتمال به وجود اومدن افراد تیزهوش بیشتر میشه و تکنولوژی هم ایضاً.
پاسخ:
سلام علیکم

خیر منظور کلن میوه بود! نه میوه خاصی! بعدم سیب زمینی صیفی هست نه میوه ! :دی همین طوره همشون نعمت خدا هستند!
بنده از این جهت گفتم : تناول کردن میوه ها خارج ازفصلی که خاص اون هستن موجب بیماری است!(البته نه همشون) ولی ما الان از بابت عادات فرهنگی و غذایی که برایمان فراهم کرده اند طلب داریم همه گونه میوه ای حتی خارج از فصل در اختیارمان باشد که این حالت هزینه بردار بوده و صرفاً یک جور اسراف هست! شما تصور کنید الان اگر مهمانی باشه عموماً اصرار دارن همه که فلان میوه برفرض مثال پرتقال تامسون و خیار و موز و ... حتماً فراهم شود در صورتی که این ها همه ناشی از تجمل گرایی است وگرنه مابا همون بک یا نهایتاً دو نوع میوه هم مهمانی مان میتواند گرم و آبرودار برگزار گردد امّا همین قرار داد هایی که در نتیجه این فرهنگ مصرف برای خودمان گذاشته ایم سبب میشود که الان و آینده و ... مشکل کمبود غذا پیدا شود! خوب اگر این همه حرص و طمع خوردن نداشته باشیم این اوضاع پیش نخواهد آمد! البته خیلی خوب شاید منظورم را نرسانده باشم!

ولی اساتید ما عموماً از افراد اثر گذار در جامعه هستن! البته عدّه ای شون که در جبهه حق هستند به نحوه های مختلف اجازه بروز بهشان نمیدهند! ولی خوب تاحدودی این صحبت تان را قبول دارم!
حق باشماست ...
چه دیدی دارید ... :)
دو خط پایانی صحبت تان به شدت باب کار صحبت با این استاد گرامی است!!
خب بایدم ناراحت باشن
چون رشته شما پیشگیرانه است اگه مردم دقت کنن و شما هم آموزش بدین مردم مریض نمیشن (از اونجایی هم که تو روایت داریم همه ی مریضی ها از تغذیه بد هست جز طب )
وقتی مریض نشن دیگه بازارشون کساد دیگه کی رو عمل کنن ؟ به کی دارو بفروشن
به امید روزی که هیچ مریضی تو دنیا نباشه
آمین
به نظرتون دکترها صادقانه آمین می گن به این دعا؟
پاسخ:
خب بالاخره پرستیژ و میشه چی  کار کرد.بعضی ها اصولا کلاسی که برای خودشون و متعلقاتشون قائل هستن رو با ی کامیون هم نمیشه کشید(البته همه دانشجوهای پزشکی اینجوری نیستن! و اینکه به نظرم به مرور زمان ی عده شون متواضع ترمیشن)

یک سری پزشکان دقیقاً همون صحبتی که فرمودید رو دوست دارند ... مراجعات مکرر

اگر دکتر ، دکتر باشه و سوگندش از ته قلبش باشه آرزوش ، سلامتی بیماراش و همچنین مردم جامعه هست!

خداعاقبت مون رو بخیر کنه

به اون قسمت که فرمودید مردم دقت کنند و شما هم آموزش بدید باید حمایت ارگان های دولتی و حکومتی رو هم اضافه کنید!
برای مثال اون هایی که میخوان توی این بخش مشغول به کار بشوند دو حالت برایشان فراهم هست 1. خودشان دست به کار شوند (همت + ریسک پذیری + پول) نیازه 2. برای یک موسسه خصوصی مشغول به کار بشن که عموماً موسسات خارج از شهر هستن و کارمند طفلی باید روزانه فقط کلی بابت تاکسی بده حالا خانوم هم باشه که اوضاع وخیم تر میشه هر روز این مسیرها رو بخواد بره و برگرده (بیرون شهر) (البته آقایون راحت تر توی شهرداری استخدام میشن امّا : عموما محل نمیذارن به ایده های دانشجوها و کارشون رو با اهداف خودشون پیش میبرن نه در جهت مشکل گشایی که شاید ماها بعضی جاها بهتر لمسش میکنیم)
البته شاید این صحبت بنده ربطی به کامنت شما نداشت ولی ...

با این حکایت شما از وضع تغذیه
هیچی نخوریم بهتره

با استادتون از یه جهت موافقم که کار و بار رو بسپریم به تکنولوژی چون ما ایرانی های امروز خیلی تنبل شدیم و تن به کار نمی دیم
گروهی هم که کار می کنن خیلی گرونن مث چین نیستن که کم توقع و پرکارن
پاسخ:
تازه این ها بخش های مناسب ترش هست که بنده مینویسم
وَ اِلا کلن قید خوردن رو میزدید!
اگر فرصتی شد حتماً یکسری موارد دیگه هم هست که بگم
ماها میشنویم درد میکشیم
وظیفه سنگینی هم تامین غذایی مردم ، با اینکه بهش دقت نمیشه ولی استراتژیک تر هست نسبت به رشته هایی از قبیل پزشکی! یک بار داشتم با دوستم که دانشجوی پزشکی هست بحث می کردم ایشون لطف داشتن کلن رشته ما رو بردن زیر سوال! بهش گفتم خانوم دکتر یه روز غذا نباشه بخوری دیگه علمت به دردت نمیخوره! شکم گرسنه غذا میخواد! بعدم مردم تا وقتی غذای سالم بخورند و مواد غذایی سالم در اختیارشون باشه برای تهیه غذا دیگه به شماها هم چنان احتیاجی نیست!

خوب همین تنبل شدن ها ناشی از برنامه هایی است که غرب و توسعه و ... برای ما و خودش و ... تدارک دیده !
این که ما تنبل شدیم دلیل خوبیه برای اینکه از این به بعد هم همه چی رو بسپاریم به تکنولوژی؟؟!
آقا چی گفتن؟؟! برای بحث افزایش جمعیت؟؟! وظیفه ما در این مورد چیه ؟؟! آیا نبود امکانات غذایی و اقتصادی دلیل خوبی برای کاستن از تعداد فرزندان هست؟؟! ایشون منظورشون همین بود که « فرزند کمتر ، زندگی بهتر»!
بیشتر از گرونی مشکل میزان بهره وری و کارایی است!! یعنی اگر نیروی کار (که شما منظورتونه) گرون باشه ولی حداقل همون اندازه استفاده داشته باشه مسئله ای نیست!!
ولی مسئله نیروی انسانی به نیروی کار خلاصه نمیشه!! پیر شدن جمعیت ی تهدید جدیه! الان طوری که هممون شنیدیم توی مدارس ابتدایی 50% سنی بودن 50% شیعه!!! این ها یعنی چی؟؟!
سلام

واقعن ممنون که خبر دادین.
واسطه خیر شدین.

ظهر که دانشگاه نبودم ولی عصر تا اومدم اول رفتم دفتر بسیج. 5 تاشو خریدم برا خودم. قرار شد برای بقیه جاها هم به تعداد زیاد سفارش بدیم دوستان بیارن.

یکم هم با بچه های بسیج حرفیدیم .

قرار شد جلسات پنج شنبه تحیل توافقنامه رو بنده هم بیام و در خدمت دوستان باشم.
شنبه هم مناظرس گویا از طرف وزارت خارجه میان.
خلاصه خیلی واسطه فیض شدین

ممنون
یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم

بسیار خرسند شدیم از اینکه به کارتون اومد!
بالاخره پس شما رفتید بسیج!

پس ... جای خوشحالی است!درسته شنبه سالن طبقه همکف مجتمع کلاس ها ساعت 13:00 فکر میکنم
خواهش میکنم

سپاس از شما
یاعلی مدد
سلام...
نمیدانم دیشب که آمدم نظر گذاشتم یا نه
ولی زیاد اینجا می آیییم..
فضای خوبی دارد خانه ی تان...
اجرکم عند الله
این عکس را که میبینم دلم راهی مشهد میشود...
و دنبال بلیط قطار میگردد به مقصد ضامن آهو...بدون برگشت
التماس دعا
یاعلی مددی
پاسخ:
سلام علیکم

خیر نظر نگذاشتید
بنده دیدم قدم رنجه فرمودید گفتم بیاییم سری بزنیم
سپاس گذارم لطف شما والا ...
متشکرم

خوشبحال دلتان
دل هایمان امام رضایی ان شاءالله

بسیار محتاج هستیم
یاعلی مدد
۱۵ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۳۶ محسن روزبه
سلام
یک عیب بزرگ ما ایرانی ها اینه که عادت کردیم یکی بیاد همه مشکلات را حل کنه
دیدید هر وقت سر یک مشکلی بحث هست آخرش میگن ان شاء الله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) میاد درستش می کنه
با هر قشری سر مشکلاتشون صحبت می کنند آخرش میرسن به اینکه دولت کمک کنه بودجه بده و ...
در بحث تربیت هم همینه، آموزش و پرورش یک قسمتی از تربیت را میتونه عهده دار باشه، وقتی هر چی که ما زحمت کشیدیم با یک صحنه نامناسب در موبایل و تبلت و اینترنت و ماهواره و گیم و ... رو هوا میره من چه کنم؟
نقش اصلی تربیت با والدین و مخصوصا با مادره که متاسفانه مادران ما فکر تغییر دکوراسیون و تحصیلات عالیه و خالی از تربیت و فلان سریال ترک و ... هستند یا سرکار مشغول پر کردن جیب مبارک تا دستشان خدای نکرده جلو شوهر دراز نشه
صدا و سیما و مطبوعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه های علمیه و هیئات مذهبی و مساجد و شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... هم معلوم نیست چه کاره هستن
با اجازه نظرتون را هم حذف نمی کنم
اگر این حرف را خود جماعت نسوان بزنند و مطالبه کنند موثرتره
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم

خُب همه چی به آموزش برمیگرده دیگه! :-)
حرفتون حقّه! من هم منکر این نقش بزرگ خانواده نیستم! [منکر علم آموزی هم نیستم!]
درست میفرمایید!!

خانواده + مدرسه + مسجد

هرطور صلاح میدونید
یاعلی مدد
سلام
رابطه ی عنوان با متن رو توضیح داده و چند خط پایانی مکالمه شما با استاد و اتفاقی که افتاد را تشریه فرمائید.
با آرزوی موفقیت
پاسخ:
کبک قناری خون -----> برای چند خط اول متن بود! ناشی از خوشحالی برای هم گروهی
فک کنم خر شده ----> برای اینکه هی با استاد بحث کردم


باید فکرکنم سرفرصت تا دقیقش یادم بیاد و بنویسم! دو سه روز آینده ان شاءالله! 
ولی اگه مشروح بخوام بنویسم زیاد میشه ها! مفید بودن و نبودنش هم تضمینی نیست :-)!

سپاس گذارم
سلام بانو!
خیلی سعی کردم بتونم بخونمش اما راستش هیچی سر در نیاوردم :(
از دو حال خارج نیست:
یا خیلی خسته لم و ذهنم دیگه نمی کشه
یا اینکه : دیگه امیدی بهم نیست :)))))))))

بعدا مجدداً تلاش می کنم شاید شد!
فعلاً


یـ علی ـا
پاسخ:
سلام بانوی مهربان

شرمنده !!
نه همون خسته هستید! :)
منم الان دارم از خستگی میمیرم !

لطف میکنید! خوب میکنید!
در پناه خدای متعال


یاعلی مدد

۱۴ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۱۰ محسن روزبه
سلام
خود من صبح تا شب میزنم تو سر بچه ها که درس بخونید، منظورم این بود که آموزش رسمی فقط به درک مدرک و استخدام میخوره مگر معدودی که نخبه هستند
آموزش غیر رسمی خیلی جدی باید توسط والدین پی گیری بشه، مخصوصا کتاب و کتابخوانی.
از شما هم انتظار تایید کامل مطلبم را نداشتم و بیشتر منتظر یک نقد جدی بودم
ممنون از حضورتون
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم

خب آیا این کار درستی است که همه والدین به آن همت میورزند؟!
متوجه هستم!
بنده هم نگفتم مخالف علم آموزی هستم! گفتم باید ساختار و سیستم و برنامه هاش و محتواش تغییر کنه به کل!!
خوب همین مورد دومی که فرمودید باز هم به همین مسئله ها برمیگرده!
آموزش و پرورش باید برنامه های ویژه ای برای والدین داشته باشه! از نحوه رفتار با فرزند تا نحوه کتابخوان کردن بچه ها(البته به روش اسلامی)
به نظرم همه اینا وظیفه نظام آموزشی و تربیتی است چون همه والدین که فرهیخته(دارای تحصیلات بالای آموزشی) نیستند!

اصلن حوصله نقد نداشتم
آخه با اکثرش موافقم
سپاس گذارم

یاعلی مدد
سلام علیکم

با کلام شما موافق ترم. مشکل اصلی فرهنگ مصرفی هست.
در جواب استادتون هم به فرض که چشم و هم چشمی بیشتر باشه به چه نتیجه ای میخوان برسن!؟ چشم و هم چشمی اگر در کنار مصرف گرایی قرار بگیره خب آره مصرف رو بیشتر میکنه ولی اصولا خانواده های پرجمعیت با رفع نیازهاشون به صورت حتی عادی هم مشکل دارند، چه برسه به این که بخوان اسراف هم بکنند و باز سر این اسراف با هم چشم و هم چشمی کنند!
ثروت و مال دنیا دلبستگی میاره و آدم رو روز به روز حریص تر میکنه و از اون طرف طبع انسان رو هم به سمت مادیات می کشونه. یعنی رفاه دنیوی، لذات دنیوی، مصرف گرایی...

خداقوت
یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم

تشکر! همین طوره
[کل کلاس چون میدونستن میخوام به چه نتیجه ای برسن و همشون باهم همفکرن یک صدا ندای مخالفت برداشتن!] شایدم حقیقتاً این طور نباشه!
آخه اینا میخواستن با همین آمار دم دستی اطراف خودشون قضیه رو بسنجن برای همینه! واقعاً هم کسی که به زور میتونه مخارج ضروریش رو تامین بکنه دیگه برای چی میخواد چشم و هم چشمی بکنه!(جالبیش به این که اینا خانواده 4 نفری رو هم پر جمعیت حساب میکنن!)
 به نظرم اصلاً حرفشون منطقی نبود!

همین طوره ... در پی خواستن دائمی ...

خداقوت شما نیز/سپاس گذارم
یاعلی مدد
اگه من تو کلاس بودم نمی ذاشتم جلز و ولز کسی دربیاد
یه تیکه می نداختم
شما هم متوجه می شدید
من همچین هم کلاسی بدی هستم :(
تازه بعد کلاس هم کلی نق می زدم تا بقیه حساب کار بیاد دستشون همچین خبطی رو تکرار نکنن
پاسخ:
خوب من ردیف اول بودم کسی رو ندیدم و قتی برگشتم دیدم همه دارن میخندن
تازه گرفتم چی شد!
اگه زودتر میگفتن من خودم از همه آماده تر بودم!
چرا بد؟! این طوری بهتره ! این بندگان خدا که صداشون در نیومد فقط پچ پچ میکردن!

:-)
پس پیداس این طفلی ها هم گروهی ها خیلی صبرشون زیاده!
۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۳۱ کــربــ بلایی محـــــبــــــــ
سلام خداقوتـــ
قالَ الاْ مامُ عَلی بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین عَلَیْهِ السَّلامُ: ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ مِنَ الْمُۆمِنینَ کانَ فی کَنَفِ اللّهِ، وَ أظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ ‏الْیَوْمِ الاْکْبَرِ: مَنْ أعْطی النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، و رَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَ رِجْلاً حَتّی یَعْلَمَ أنَّهُ فی طاعَةِ اللّهِ ‏قَدِمَها أوْ فی مَعْصِیَتِهِ، وَ رَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْبٍ حَتّی یَتْرُکَ ذلکَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.

سه حالت و خصلت در هر یک از مۆمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش ‏الهی می‌باشد و از سختی‌ها و شداید محشر در امان است.

اوّل آن که به مردم چیزی را دهد که از آنان برای خویش می‌خواهد (آنچه برای خود می‌پسندد را به آنان عطا کند).

دوّم آن قدم از قدم برندارد تا آنکه بداند آن حرکتش در راه اطاعت خداست یا معصیت و نافرمانی او

سوّم از برادر مومن خود (به عیبی که در خود نیز دارد ) عیب جویی نکند تا آنکه آن عیب را از خودش دور سازد .

" بروزمــ "

التماس دعا

یازهراکربــ بلا ان شاء الله
پاسخ:
سلام
خداقوت شما هم

به دل نشست
ان شاءالله عامل باشیم

چشم سرمیزنم ان شاءالله

محتاجیم
ان شاءالله
جالب بود ...در جایی نوشته بودین خانواده های شلوغ چشم و هم چشمی توشون خیلی زیاده ، در صورتی که خانواده های خلوت و کم جمعیت این مدلی نیستند
-----------
البته هرچند هیچ چیز دلیل بر هیچ چیزی نیست ولی خوب شاید به این دلیله که چون خانواده های کم جمعیت تعداد سهم بیشتری از منابع بهشون رسیده چشم و دل سیر تر میشوند و البته از طرفی صبوریشون کمتره برای این که منابع براشون به راحتی فراهم میشده و از طرفی هم خونواده های پر جمعیت صبورترند چون با کم بودن و نبودن و نیست آشنا هستند و البته همه اینها مربوط به نوع ایمان خانواده ها و تربیت ها ربط داره ...

پاسخ:
اون بحث از زبان استاد بود و بچه ها

به نظر من اون استاد حواسش نبود که " چشم و هم چشمی " به فرهنگ برمیگرده باز و همون ایمانی که شما گفتید
موافقم باهات

لطف میکنی حضور داری
۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۴ محسن روزبه
سلام
حرف زیاد دارم بزنم اما فعلا به این بسنده می کنم:
مثل ما این شده:«کلاغ می خواست راه رفتن کبک را یاد بگیره راه رفتن خودشم یادش رفت»
خواستیم با مدل های اینوری و اونوری توسعه را جلو ببریم فرهنگ خودمون هم به باد دادیم رفت، اول مقصرش هم همین گونه اساتید بودند
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم

باهاتون موافقم! (راه رفتن کبک و ...)
اساتید هم بندگان خدا خودشون گرفتارند!
اینا خودشون هم قربانی اند و همین طور دارن یک عده رو میبرن همون سمت!
واقعاً مسئولیت بزرگیه!

یاعلی مدد
باتشکر از حضورتون
چها خط اول : خوش به حالشون عاقبتشون به خیر
چهار خط آخر : متنفرم حتی یه دیقه بیشتر از حد مجاز کلاس طولانی بشه چه توسط استاد چه دانشجو
پاسخ:
سلام علیکم

بنده به جای دوستم ازتون تشکر میکنم! خدا عاقبت بندگی همه رو بخیر کنه
بنده هم به همین موضوع معتقدم ، منتهی زمان دستم نبود و دوستان ما زودتر نگفتن فقط من از جلز ولز شون متوجه شدم!!
سلام آبجی گل..
جالب نوشتی..
استفاده کردیم..
پی نوشتت رو خوندم مردم از خنده..
حالگیری بعد کلاس..وایییی
: ))
پاسخ:
سلام خواهرم

جالب خوندی!
ممنون

:)
دوستای ما کلن بچه های خوبی بودن به رومون نیاوردن

الان گاه کردم ساعت 11 : 44 ای وای
ما رفتیم

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">