متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات
  • ۳ آذر ۰۳، ۲۳:۰۶ - ن. ..
    هوم

۱۶۰ مطلب با موضوع «زندگی شیشه ای» ثبت شده است

" بسم الله الرحمن الرحیم "

شیرین: تقاضا میکنم از من نرنجین! من قدردان محبتای شما هستم.

اما...،من و ایشون کاملا به همدیگه نامربوط هستیم!این دوره و روزگار ما بیشتر از هر وقت دیگه ای جدیه.

جنگ،وحشت،دشمن،وطن،عقیده،فداکاری،شهادت ...

نوجوونای امروز زودتر از هر دوره ی دیگه ای به مردای کامل تبدیل شدند.

اما در مورد ایشون...؛

امیر آقا گویا روزگار هیچ تاثیری روشون نذاشته!

امیر آقا به یک کودک بیشتر نزدیکه تا یک مرد!

ما از دو فصل مختلفیم...

۳۷ نظر ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۲۹

" بسم الله الرحمن الرحیم "

سلام خدمت عمه مهربان عزیزتر از جان! ***

السلام علیک یا فاطمه معصومه سلام الله علیها

اینجا یک عدد طفل که معصوم هم نیست دلش برایتان بال بال که چ عرض کنم پَرپَر میزند!

غم فاطمیه نشسته بر دلم فقط با بودن کنار مادر آرام میگیرد امّا لیاقت چیزی نیست که نصیب و قسمت هر کسی مثل من بشود که بلکه خدا بزند پس سرش و ببردش مدینه کنار بقیع غم و غصه های تلنبار شده اش را یکجا خالی کند ، ای وای کنار بقیع! آنجا که جای گریه کردن و مرثیه خواندن نیست پس حرامیان آنجا چه کاره اند که بگذارند یک دل سیر با مادر بی نشانی ات خلوت کنی و یاحتّی زمزمه آهسته ای بر لبت جاری کنی!

۰ نظر ۲۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۲۹

" هو العشق "

ذوق مرگ می شوی وقتی ببینی کسی قبلاً حرف دلت را گفته باشد،

شاید خیلی بهتر از آنچه قرار بود بر زبان تو جاری بشود!

هوالعشق 

*

* حسین منزوی

۰ نظر ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۴۰

" بسم رب الشهداء و صدیقین "

تکرار همیشه هم بد نیست ... دلم بدجور هوایی محرم سال بعد شده ... لیاقت های نداشته دلت را بجور میفشارد تا حد عصاره گیری حتّی! احساس ضعف شدیدم شاید برای همین است!! 

+ وقتی دوستانت برات پیام حلالم کن کربلا میرم ، بفرستن تو فقط میتونی بگی خاک ب سر من بی لیاقت ... و دیگر هیچ!!

+ وقتی توی اتوبوس برات فال حافظ میگیره و تو حتی نمیگیری یعنی چی ...

بعداً میزنی نتیجه و تفسیر تفال میمونی واعجبا حافظ هم فهمید من گردش توی اینترنت و شنیدن از طریق امواج رو دوست دارم ... چ دم و دستگاهی به هم زده جناب خواجه !  این بساط ایول دارد!

۲۸ نظر ۱۶ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجایی که برای شنیدن ی صوت ، دنبال تقویم شمسی قمری نیستم این خیلی بادلم همراهی کرد! +

 

 

 

+ انت العزیزُ و انا ذلیل  این قدر در خونه همه رو جز تو زدم که خوار شدم کسی در خونه اش رو به روی من باز نکرد اومدم در خونه خودت مگه نگفتی "اُدعونی اَستَجِب لکم"مگه نگفتی" لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ "

+ قبل ترش ی جایی هم هست که میگه "مولای من اگه من و نبری ، من و میبرن مولایَ یا مولای "[ مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى ]

+ حسابی دلتنگ برادر شهیدم شده ام!!

+ زوایای زیبای ذهنم *

التماس دعای بسیار

وَاِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

*

* مناجات امیرمومنین علی علیه السلام ( مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعْطى وَاَنَا السّاَّئِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطى)

* یا کافل الیتامی

۱۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۳۵

" بسم الله الرحمن الرحیم "

سلام

یه خبری که امروز میتونست خیلی برام مایه خرسندی باشه همین بود که " ب " و اون نفر دوم شال آبی بخر باهم زوج شدن!! الان دیگه اون شال آبی مال خودِ خودش شد! خیلی خوبه که عاقبت شون به خیر شد ... مربوط به این پست **

 

+ قرار بود استاد سوالی جهت پژوهش و بحث کلاسی مطرح کنند! یه مقدمه ای گفتند شامل موارد زیر :

کشاورزی و تولید در شرایط حاضر با محدودیت های زیادی مواجه شده است

1) افزایش جمعیت (با ترس فراوان فرمودن : « در مدت 30 سال 2 برابر افزایش یافته!!!» )

2) تنش های محیطی ( آلودگی هوا ، خشکی ، شوری و ...)

3) بازار سرمایه و سرمایه گذاری

4) فرهنگ مصرف

 

و شروع کردن یه مختصری راجع به این چهار مورد توضیح دادند!

که باتوجه به این افزایش جمعیت و افزایش مصرف اوضاع خیلی بحرانی شده! شاید الان با مشکل جدی مواجه نباشیم امّا طی سالیان بعد دچار مشکلات شدیدی خواهیم شد! نه ما بلکه کل جهان! و خلاصه توضیحات مفصل این مدلی زیاد بود!

تنش های محیطی و این ها هم که نقلش نگفتنیه به همین ... اکتفا میکنم!

توی بخش سوم هم که افتضاحه اوضاع! داشتند پیرامون مسئله احتکار و گرانی صحبت میکردن! « باتوجه به اینکه توی زمان های خاصی مردم ذائقه شون میره سمت مواد غذایی خاصی ، افراد سود جو هم بهره میبرند از این فرصت و هرچه میخواهند به بار میارند! از این بخش میشود مثال های مختلف و تاسف باری را ذکر کرد ، نظیر : احتکار پرتقال و یا میوه های از این دست و سپس گندیدن و فساد آن ها در انبارها! از این مورد اگر بخواهم اشاره ای بکنم همین بس که این مقدار میوه ها به حدی میرسد که اگر سالم بمانند میتوان توسط آن ها شکم مردم یک کشور رو سیر کرد! یعنی در این حد!! یه مثال دیگه احتکار پسته و آوردن آن ها به بازار در هنگام شب عید! پسته هایی که میزان آفلاتوکسین شون به حد وحشتناکی در نتیجه داخل انبار بودنشون بالا رفته در حد 255 ppm سرطان خالص میدن مردم نوش جون کنن شب عید!! یک مثال دیگری هم بود که الان خاطرم نیست!(منظورم من نویسنده بود)» و هزارتا کوفت و زهر مار دیگه که میشه به این بخش ربطش داد!

مورد آخر فرهنگ مصرف : مردم الان توقع شون بالا رفته! اگه پرتقال تامسون نباشه بخورن نمیشه! یا مثلا براشون عجیبه موز برای خوردن نداشته باشند! از بابت واردات بعضی از این ها چه قدر باید هزینه کرد! همین ذائقه ها باز باعث افزایش سود جویی توسط افراد میشه! مثالی که برای مورد بازار یادم رفت این بود که ی موضوعی مطرح شده بود که مردم چون خیلی مشتاق خوردن برنج هستن و ... ی عده آدم خدا نشناس اومده بودند برنج های هندی پاکستانی آلوده به نیکل رو وارد کرده بودن و داخل کیسه های برنج محلی و داخلی قاطی زده بودند و به خورد مردم داده بودند! (البته این ی مورد رو هم خود استاد هنوز شک داشتند!)

این قدر سبک غذایی مون لعنتی شده که اگه برنج بی خاصیت توی ی وعده غذایی مون نباشه فک میکنیم زمین به آسمون میاد! یا مثلا اگر توی فلان فصل فلان میوه خاک برسری نباشه ما حس جهان سومی بهمون دست میده یا مثلا حس اینکه الان ته دنیاییم و هیچ امکاناتی بهمون نمیرسه یا مثلا ما مگه میمیریم اگه فلان ماده غذایی رو خارج فصل خودش نخوریم! اینا همش میره به سمت مصرف گرایی بیشتر و البته واردات که هزینه های زیادی وارد میکنه! خوب بجای خیلی چیزا میشه هزینه ها صرف موادی بشه که ضروری تر هستند! تازه توی طب اسلامی میگه خوردن میوه های هر فصل توی همون فصل خوبه! مثلا خوردن هندونه شب یلدا موجب مرضِ! چون هندونه طبعش سرده و زمستونم سرده خلاصه زمینه ایجاد بیماری ها رو فراهم میکنه! و ...

به استاد میگم خوب استاد گرامی شما به نظرتون از بین این هایی که فرمودین کدوم یکیش واقعا مشکل زا شده!

به نظر فرهنگ و بازار سرمایه است که مشکل اصلی ماست نه افزایش جمعیت! توی خانواده هایی که تعداد بچه ها بیشتره توقعات کمتره!

ی دفعه آه از نهاد همه بلند شد که نه و همه همراه استاد شدند!

استاد فرمودن : « به نظر من اون خانواده های شلوغ چشم و هم چشمی توشون خیلی زیاده ، در صورتی که خانواده های خلوت و کم جمعیت این مدلی نیستند!»

خلاصه کلی کش مکش پیدا کردیم با استاد تا اینکه گفتم حالا بزارم برای بعد *

آخر سر استاد در اومدن گفتن : « میدونید دنیا مثلاً ژاپن داره روی تکنولوژی میچرخه ولی ما میخواهیم کشور روی نیروی انسانی بچرخه.» تازه فهمیدم اگه ی خرده بیشتر تلاش کنم میتونم کل کلاس + استاد رو شاید مجاب کنم ! آخه حس میکنم اصلاً حرفای این بخششون مایه نداشت! اصلاً !

 

 

وَ اِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...


* خواستم بحث و کش دارتر کنم دیدم بچه ها دارن مثل گندم بو داده بهم نگاه میکنن! گفتم بعد کلاس حسابم رو میرسن آخه سرویس های برگشت به خونه داشتن میرفتن! :)

۲۱ نظر ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۵۵

سلام

در این مواقع بچه ها نفس شون بند میاد و شروع میکنن نفس نفس زدن

چه قدر بده که هرکسی توی جامعه درمورد چیزایی که در موردشون هیچی نمیدونه اظهار نظر میکنه! به قول استادمون وقتی دور هم جمع میشن و بحث های مربوط به اقتصاد و ولایت فقیه و ... گُل میکنه همه متخصص میشن بدجور! یه جور زیر آب همه چی رو میزنند که انگار یه عمری دستشون توی این بحثا بوده!

فلانی عجب دزدیه! عه عه فلانی رفت امّا بدبختیش ملت و ول نمیکنه! بابا اینا همشون از یه جا نون میخورن! دستشون با دزد جماعت از نوع سه میلیاردیش توی یه کاسه است! بعد هرچی میگم آخه شماها که این حرفا رو میزنین مدرکتون چیه؟! از کجا میگین؟! خیلی وقتا حرفشون شبیه مستندهایی است که BBC زحمتش رو میکشه! و بعداً هی با نقل از این و اون شنیدن!

بحث جمعیت میشه! میگم خوب خدا روزی رسونه فقط باید ایمانمون قوی باشه! میگن تو رو که میبینی بچه ای! دنیای واقعیت ها خیلی فاصله داره با ذهن تو! با این حرفا که نمیشه شکم زن و بچّه رو سیر کرد! شماها گشنگی نکشیدین نمیدونین یعنی چی! هعییییـــ ! حالا منــ واقع نگر نیستم ولی شماها که خدا رو قبول دارید!؟؟

دراومدن میگن نمیدونم چرا این قدر آخوندا دخالت میکنن توی سیاست! آخه آخوند و چه به سیاست! حتماً براشون نون داشته که این جور دخالت میکنن!

آدم میسوزه از بعضی حرفا

میگم ولایت فقیه ای که میفرمایید نائب امام زمان هستن در حال حاضر! میفرمایند! بچّه این حرفا چیه؟! این خزعبلات کجا بوده؟! یه ولی فقیه داشتیم اونم خمینی بود که رفت! الان دیگه این حرفا نیست! شما از کجا میگی اصن فقیه هستن ایشون؟! ایشون که خودشون کلی اشتباهات داشتن ...

(خدایا من و ببخش بابت نوشتن اینها ولی خیلی لجم در اومد به علاوه اینکه بزرگتر هستند و نمیشه باهاشون بحث کرد و حس میکنن قصد کوچک کردنشون رو دارم! پس آخرش مجبورم دهنم رو ببندم و فقط ی لبخند ژکوند تحویل بدم)

گفتم لبخند ژکوند :/ نکن بچه زشته

ته اش میشه اینکه!! بچّه مغزت رو شست و شو دادن! برو به زندگیت برس! بیخیال سیاست و این حرفا!

قیافه من موقع انتخاب واحد

+ ترم جدید هم شروع شد! با دیدن اسم مدرسی که مجبوری بازم تحملش کنی کام آدم همین اوّل ترم تلخ میشه!

+ موندم یه روز کلن خالی باشه بعد سه ونیم تا پنج کلاس اصن عزا گرفتن داره!

+ برای مامان "م"  دانلود

وَاِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۳۸ نظر ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۱۷

ناخدای بی خدا

وَاِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۲۳ نظر ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۰۵

سلام :)

وقتی که دشمن ما برای پیش برد اهداف شومش این قدر دقیق برنامه ریزی می کنه و توی حساب کتاب هاش فکر کوچکترین مسائل رو میکنه به طوری که هیچ چیز از قلم نیوفته نحوه برنامه ریزی و عملکرد ما نشون دهنده نگاه ساده انگارانه  مون به این قضیه است!
وقتی قراره از نظر فکری ، ذهنی و روحی یک عدّه رو تغذیه کنیم و روشون تاثیر گذار باشیم نباید از پرداختن به بُعد سلامت جسمانی و تغذیه جسم شون غافل باشیم! همه مون زیادشنیدیم یک روح و فکر سالم برای یه بدن سالمِ!
الان همه حرف ها پیرامون موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی مون هست که ازمون گرفته شده و همچنان با شیب تندی در حال (منظور اون بخش ایرانی بودنِ که با اسلام مغایرتی نداره، یعنی با اسلام قابل جمع شدن هست) از دست دادنش هستیم!
این همه داد می زنیم که وای اندیشه غرب عوضی باعث شده مصرف گرا بشیم!امّا مثلا موقع غذا دادن که میشه میاییم از ظروف یکبار مصرف از قاشق گرفته تا سفره و لیوان استفاده میکنیم! حالا ای کاش که فقط مصرف گرایی حساب میشد از یه طرف دیگه که بخواهیم حساب کنیم باعث هزارتا بیماری (سرطان و ...) میشه! باعث نابودی طبیعت میشه!
حداقل اگه آدمش نیستیم که توی زندگی روتین روزمره خودمون به سبک زندگی اسلامی تا اونجایی که ازمون برمیاد پایبند باشیم سعی کنیم توی یه دوره آموزشی یا تشکیلاتی که حلق مون رو برای القای ضرورت تفکر  پایه ریزی تمدن اسلامی پاره میکنیم برای یک هفته هم شده ادای سبک زندگی اسلامی رو در بیاریم تا اون هایی که قراره روشون اثر گذار باشیم یه تکونی بخورند!
چرا برای تغذیه فکری روحی اعضاءمون با هزارتا استاد و محقق حرف میزنیم امّا برای سبک زندگی جاری بر تشکیلات سراغ حداقل یه استاد و یه پزشک طب سنتی نمیریم!(البته سبک زندگی توی تغذیه که خلاصه نمی شه ولی حالا فعلن منظورم این بخشش هست) چرا؟؟؟! چرا وقتی بحث تغذیه میشه و کسی چنین دغدغه ای داره فکر میکنیم سطح فکری اش پائین و ...! مثل وقتی که دانشجوها برای تغذیه شون توی دانشگاه دست به اعتراض زدند بعد جناب رئیس محترم فرمودند چه قدر سطح دغدغه هاتون رو تنزل دادید! آخه چرا هیچ کس توجه نمیکنه؟؟؟؟!
وقتی تغذیه می تونه روی روح و بنیاد فکری فرد اثربگذارد و حتّی باعث سستی یا ایجاد انگیزش درونی اش بشه خیلی کوتاهی کردیم اگر از این موقعیت و از این بُعد در جهت اثرگذاری هرچه بیشتر و بهتر حرف حقّ مون و پیشبرد اهداف آموزشی مون استفاده نکنیم!

*م.ح :

+ توی بحث تشکیلات انجام کار فردی ارزشی نداره! منظور اینکه اگر خواستیم یه تصمیمی بگیریم و فقط حال حاضر رو در نظر گرفتیم و سلایق شخصی رو درش وارد کردیم و تنها از دریچه نگاه خودمون بهش پرداختیم کارمون نه تنها نتیجه ای در جهت پیشبرد اهداف نداره بلکه  یه وصله ناجور میشه!

+ خیلی زشته و دور از ادب که وقتی کسی مخالف ماست،خودمون رو به مظلومیت بزنیم و جلوی دیگران کولی بازی دربیاریم تا حرفمون به کرسی بشینه و فرد مخالف رو با نهایت بی اخلاقی سکّه یه پول بکنیم مخصوصا وقتی که اون فرد جایگاه ولایی برمون داشته باشه!!

*مخاطب حقیقی

 

 

 

 

 

 

 

وَاِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۳۲ نظر ۳۰ دی ۹۲ ، ۱۵:۰۷

سلام :)

 عیدتون مبارک!عیدی تون نگاه ویژه حضرت مهربانشان!

م.ح *:

آدما خیلی خوبه همدیگه رو دُرُس و درمون بفهمن وگرنه میزنی طرف و لِه لِه میکنی! حتّی با محبّت بیجات!

عزّت نفس و عقل و اینا خوبه به شرطی که بصیرت هم کنارش باشه ، و تبدیل به اعتماد به سقف نشه و

باهاش عزّت نفس ی نفر دیگه رو بزنی متلاشی کنی! بعدم طرفت توی تنگنا بگه ... حلال تندرستی! :(

+ ی جاهایی تعفن این سبک زندگی ها بدجوری میزنه زیردل آدم! حالت تهوع ... دِق شدید ...

+ سکوت نعمت خوبیه ، به اندازه یک پست سکوت! نظرات بسته شد!

*مخاطب.حقیقی

وَاِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۰ نظر ۲۸ دی ۹۲ ، ۲۲:۴۴