متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میل به سمت تنهایی» ثبت شده است

" بسم الله الرحمن الرحیم "

کار هر روزه مون شده رفت و آمد با اتوبوس! حالا فرقی نداره مقصد کجا باشه و اتوبوس نوعش چی باشه! ولی بین همه این اصفهان گردی های با اتوبوس ی چیزایی برام خیلی جالب! یعنی اینکه ی کشف های جالبی کردم حالا ن اینکه ماهیت خود اون کشف خوشگل باشه ها ،نه! تا حالا به این فکر کردید؟! به نظرتون ضریب تنهایی دوستی مردم جامعه چه جوریاس؟! بین گروه ها و اجتماعات مختلفی که توی جامعه هستند؟! مثلاً بین مردم عامه کوچه و بازار ؟! بین دانشجویان یک دانشگاه دولتی بزرگ؟! بین دانشجویان دانشگاه آزاد؟! بین دانشجویان دانشگاه پیام نور ؟! بین جمعیت فرهیختگان ؟! بین بچّه هیئتی ها؟! بین ... ؟!

هرکسی بنا به اقتضای محیطی که توش زندگی میکنه با افراد مختلفی سر و کار داره! من سفرهای درون شهریم با اتوبوس یا به ندرت با تاکسی هست! 

هرموقع که توی اتوبوس باشم سعی میکنم بعضی از رفتارهای ریز افراد رو تا جایی که کسی متوجه نشه دقّت بکنم! رفتارهای شخصی رو نمیگم بیشتر منظورم رفتاری هست که افراد در برخورد با دیگران از خودشون بروز میدن! توی اتوبوس های سطح شهر همه آدمای اتوبوس از سر تا پات رو برانداز میکنن و توی چهره ات دقیق میشن! حداقل اگر تابلو این کار رو نکنن زیر زیرکی به هدف شون میرسن! دیگه اینکه وقتی کسی وارد اتوبوس میشه احتمالش زیاد هست که صندلی رو برای نشستن انتخاب بکنه که فرد دیگری هم روی صندلی کناری آن نشسته!  امّا توی اتوبوس دانشگاه ...

کسی سعی نمیکنه براندازت کنه و هرکسی ب کار خودش مشغول هست!! دیگه اینکه وقتی دانشجوها وارد اتوبوس میشن برای نشستن صندلی هایی رو انتخاب میکنن که کسی کنار دستشون ننشسته باشه! تکیه به پنجره فرورفتن توی تنهایی خودشون! گاهی این موضوع با چاشنی هندزفیری توی گوششون ، خیلی بیشتر هم حس میشه! زیاد اتفاق افتاده که حتّی خودم هم به دوستم سلامی بکنم و به راحتی از کنارش بگذرم و ی گوشه دنج رو برای نشستم انتخاب بکنم! یا اینکه کنار هم نشستیم ولی هرکسی غرق درون خودش شده!

البته اگر از اون جمع های شلوغ و پر انرژی صفری ها توی سرویس صرف نظر کنیم اغلب این اتفاق رو به کرّات میبینم! به نظر شما توی محیط هایی که شما حضور دارید این ضریب تنهایی دوستی به چه صورت هست؟! اصلاً وجود چنین چیزی رو قبول دارید؟! اگر به وجودش قائل هستید به نظرتون علّتش چیه؟!

پ.ن : دلتنگ دلتنگ خوبان و جاهای خوب هستم ... (+) (+) (+

پ.ن : دست من و دامان تو ... درد من و درمان تو ... چشم من و احسان تو ... (+)

وَ اِلی اللهِ تُرجَعُ الاُمور ...

۲۳ نظر ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۲۵