متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

بغض‌

يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ب.ظ

" بسم الله الرحمن الرحیم "

 

این را از تسنیم بخوانید


کوتاه بغض‌نوشتی در سوگ یک دانشجوی انقلابی

 

خدایا هرچیزی توفیق میخواد که من یه نفر ندارم

خدایا برای تو کاری نداره من آدم شم

پس عاجزانه آدم شدنم رو ازت میخوام

خدایا  ...

خدارحمتشون کنه انشاالله

 

 

 


خوشا به احوال آنان که چمدان آخرت بدست

کنار اولیای خدا جای رزوی دارن


ببخشید قلممان خسته است

به بزرگواری تان ببخشید


شما بگو  (۱۶)

۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۵۶ کربلایی میــــرزا.. غلام حضرت زهرا(س)

دود این شهر مرا از نفس انداخته است

ب هوای حرم کرب و بلا محتاجم...
پاسخ:

ماهم

التماس دعا

این شهر پر شده از این دردهای مشترک

۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۳۹ *** رک و راست ***
بازم شرمنده.
خب من از کجا باید تشخیص می دادم شما خانم هستید؟

البته الآن که کمی دقت کردم، می شد از روی اسمتون حدس زد ولی دقت نکرده بودم.

بازم شرمنده.

یاعلی
پاسخ:

دشمنتون شرمنده

اگر نیم نگاهی به کنار وبلاگ می انداختید

التفات میشد

تقصیر از بنده است که باید اون گوشه بنویسم خانم هستم فک کنم

دشمن تون شرمنده ... نفرمایید

 

علی یارتون

فدای نقطه ظعفت شم ( فعلن که ضمیر مفرد )
البته من فدای اولیش میشما نه دومیش که باید اصلاح شه
البته منم خودم رو اصلاح می کنم
همه اون ضمیر مفردای بالا رو که من نوشتم خواهش جمع بخونید
وقتی می گم من ، خطاب به نگارنده بلاگ نیست خطاب به همه ی من هایی است که این حال را دارند
پاسخ:

:|

درسته ،ما که کلن باید یه دور بازنویسی مجدد شویم ...

جمع خوندیم وگرنه حذف میشد

خواهشا دیگه از این من ها نگذارید

با همون جمع بنویسید

۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۳۱ *** رک و راست ***
ببخشید.
باید می گفتم:
ممنون که قدم روی چشم ما گذاشتید.
"گذاشتید"

خوب شد؟
یاعلی
پاسخ:

نه فقط افعال تون مفرد نباشه

این یکی بدتر از آن یکی

شرمنده

بنده متنفرم از اینکه افراد مذکر به خودشون اجازه بدهند من رو با فعل مفرد خطاب کنند

چقد حزب الله غریبه
البته دلیل غربتش خارجی نیست
این ور و اون ورم دنبالش نگرد
چقد قشنگ گفت و رفت
از ماست که برماست
.
.
.
کی می خوایم آدم شیم نمی دونم ، پری روز به بچه ها گفتم منتظریم تو اخبار بگن حرم حضرت زینب هم (زبونم لال )
بعدش فقط بزنیم تو سرمون بگیم آخی !
نوشته شده با اشک
.
.
. بابت نظرت درباره شعر هم ممنون
پاسخ:

متوجه هستم ...

ما که کلن آدم بشو نیستیم (بنده خودم رو با خطاب جمع گفتم)

خدا نکنه ...

جواب داده شده با پریشانی

حضرت زینب نقطه ضعف من هستند لطفا اینجوری نفرمایید

 

 

بابت نظرم هم خواهش میکنم بنده

۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۲۵ *** رک و راست ***
ممنون که اومدی
پاسخ:

        آهان

برادر منظورتون این است که

"ممنون که اومدید "   نه ؟

 

خواهش میکنم

خدا همه ریش قشنگای اینجوری رو واسه پدر و مادراشون نگه داره و اونایی هم که رفتن خدا رحمتشون کنه

از جام فلک همیشه غم می ریزد

از خنده نپرسید که کم می ریزد

هر جور شده پاک بکن چشمت را

از اشک شما خدا به هم می ریزد


پاسخ:

:(

انشاالله ...

شعر زیبایی بود

اگه مطمئنی اگه آدم شی با همین حس و حال قشنگ می تونی با خدا صحبت کنی منی یه راهی بلدم به زور خدادون بشی
 (وقتی میگی خدا بکن آخرش میرسی به زور دیگه یعنی خودت نکنی ، خدا بکنه )
بعضی اوقات آدما بعد گناه کردناشون قشنگن ، خوشگلن ، خوردنین
شاید خدا از اونا همین رو می خواد ما که نمی دونیم می دونیم
والله اعلم
پاسخ:

الان مخاطب اگه ما بودیم ... این قضیه فعل مفرد دیگه نبینم تکرار بشه ... 

شاید ...

I dont know ...

مشغله ها قدرت فکرکردن رو ازم گرفته فعلن بلکه هم کمی سرمان خلوت شود

توانستیم با این ها که گفتید خودمان را دل خوش کنیم ...

از دست خودم بریدم ...

اصلا چی گفتم ...

خداوند همراه همه ما باشه انشاالله ...

چشمه رو هم خوب اومدید

نشریه انجمن اسلامی را ک خواهری می آورد می خوندم اسم ش بود !
.
خدا صبر بده ب خانواده اش ..
.

سلام خواهری

پاسخ:

:(

 

سلام خواهری

سلام...

ممنون...

خدارحمتشون کنه انشاالله...





پاسخ:

سلام

تشکر بابت ممنونتون ... خواهش میکنم

 

انشاالله

۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۲۳ جوان انقلابی
:(
پاسخ:

       همین طوره

:(

پلکهای مرطوب مرا باور کن این باران نیست که می بارد صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون می ریزند .

.

.

خدا وند بیامرزد و در جوار اهل بیت(ع) جایگاهش باشد.

پاسخ:

انشاالله که همین طور است ...

خدای من ...

سلام

روحش شاد ان شالله

ببخشید الان خعلی گرفتارم. بزودی میام همه مطالبتون رو میخونم ان شاالله

یاعلی
پاسخ:

سلام علیکم

انشاالله

این چه حرفیه ... بفرمایید سر کارهاتون ...

تشکر

 

علی یارتون

خدا رحمتش کنه

پاسخ:
انشاالله
خدا رحمتش کنه... :(
پاسخ:

همین طوره ... :(

من که بهت زده شدم

اوکی

۰۳ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۳ *** رک و راست ***
صرف اینکه بگیم من توفیق ندارم کفایت نمی کنه.
بهتره بگیم تلاشم رو می کنم کارهایی رو انجام بدم، که روز به روز بر توفیقاتم افزوده بشه...
این طوری بهتر نیست ؟
یاعلی
پاسخ:

       همین طوره ... فعلن در نهایت بی حوصلگی هستم پس توی قلمم هم پیدا شده ...

خوب گفتید ...

خبرهای ناخوب به قول خواهری این روزها روی دلم بسیار سنگینی میکنند ...

امشب هم که عندش بود ...

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">