متی ترانا و نراک

متی ترانا و نراک

رحلة العاشق الی المعشوق ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر/ چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
-------------------------------------------------
سلام
حضورتون رو خوش آمد میگم
لطفا آقایون رعایت حدود رو هنگام کامنت گذاشتن داشته باشند! بهتر اینکه از افعال با صیغه جمع استفاده کنید!
برای توضیح بیشتربه لینک " خواهرانه برای برادران " مراجعه کنید!
-----------------------------------------------
نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!
--------------------------------------------------
هنگام نماز طواف کعبه هم تعطیل است!نبینم موقع نماز اینجا باشی! برو که خدا داره صدات میزنه!

پيام هاي کوتاه
بايگاني
آخرين نظرات

یا واسعه المغفرة ... 

 

+ آدم ها باخیلی چیزها امتحان می شن!

ادعاهاشون ...

کُرکُری هایی که برای دیگران میخونن ...

دعاهاشون ... آدم دعای شهادت فی سبیل الله میکنه ، خدا از همه جنبه هاامتحانش میکنه ، اصلا آدم باید قدظرفیتش دعا کنه یا ... اوّل از خدا بخواهیم ظرفمون رو بزرگ تر کنه جنبه مون رو بالاتر ببره ... بعدش ...

+ شیطان سعی میکنه همیشه استعدادها و ظرفیت های فرد رو ببره زیر سوال و از اون در وارد بشه! 

یکی خیلی زیباست ... یکی هوش و فراست بالایی داره ... یکی معنویت ...

باید شکرگذار استعداد هابود و از خدا خواست اون ظرفیت و استعدادی که عطا کرده از شر شیطان حفظ کنه! این طوری نهایتا این نعمت ها به پوچی کشیده نمیشه و همون ها مانع رشد و پرواز روح بزرگ و ملکوتی نمیشن!

+ نماز ظهرم تمام شده بود روی سجاده نشسته بودم ... برادرم که تازه از مدرسه رسیده بود وارد اتاق شد...نشست کنارم صداش رو مثل یه بچه سه ساله کرد سرش رو گذاشت روی پام ناباورانه ازش شنیدم " داش بهم محبّت کن" من موندم ... طفلی بچّه این قد سیا سحر رفته ام  و برگشتم که نشد درس براش وقت بذارم ... 

+ کمیل دریافت    لایمکنُ الفِرار ... ***    

[ب ص ر ی]

شما بگو  (۲۶)

سلامــ
وقــت بخیــر
ممنونـــ میشیمــ چند دقیقه از وقتتون رو برای ما صرف کنید و به دنیـای راه راه رای بدید.
پیشاپیش سپاسگذارمــ .
http://directory.iranwebfestival.com/website/donyayerahrah.ir/?utm_source=donyayerahrah.ir&utm_medium=p-left&utm_campaign=iwf-pv
پاسخ:
سلام آبجی
به روی چشم میام ...
از پس پرده برون حجّت اثناعشر است

یا که در غرّه مَه قرص قمر جلوه‌گر است

بلبل از دوری گل تا سحر امشب به نواست

یا پسر بر سر بالین پدر نوحه‌گر است

هاتفی گفت که خاموش! مگر بی خبری

حسن عسکری امشب به جناح سفر است

سر به دامان پسر گرم سخن با معبود

چهره‌اش بر اثر زهر جفا پرگهر است

شد برون طایر روحش ز قفس سوی جنان

مهدی منتظر از بهر پدر خون جگر است



یـ علی ـا
پاسخ:
یاالله ...
دلتنگی ها باز هم ...
یاعلی مدد
سپاس بابت شعر
سلام
دوباره خوندم، باز همون به فکرم رسید که
خدایا آخر و عاقبت همه مان را ختم به خیر کن
و اینکه خدا برای کسی نیاره که مضطر بشه، اون موقع پای اعتقادات وایسادن مردونگی می خواد، البته اگر آدم تنها باشه قدری راحت تره، اما امان از وقتی که پدری شرمنده زن و فرزندش بشه، خیلی سخته، خورد کننده است
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم

واقعاً هم جزء این باشه دیگه ...
برای این دست مسائل شاید حق با شماست ... ان شاءالله که پدرامون سرافراز باشن همیشه ...
ولی برای مسائل دیگر شاید داشتن دیگران حل مسئله رو راحت تر بکنه ...
۱۹ دی ۹۲ ، ۱۱:۱۱ صبح امید
جرم حسن این بود که پدرش علی بود...
وجرم دومین حسن اینکه پسرش مهدی...
وزهر پایانی بود بر سالهای محاصره و سختی...
آنگاه است که شهادت می شودنسیم وصال...
شب وصال حسن با محبوب...
پاسخ:
یاالله ...
بقیع ...
دلتنگی هایم تازه تازه شد ...
سپاس
سلام....
وقتی متن شما را خواندم یاد حدیثی افتادم که حتما شنیده اید...
فقر که از* در *وارد شود ایمان از *در *دیگر بیرون می رود...
پاسخ:
سلام علیکم

حق گفتید ...
خداعاقبت بخیرمون کنه ...
۱۸ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۹ خادم اهل بیت (ع) ارادتمند رزمنده ها
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
......
پیشنهادهایی برای سالم زیستن تقدیم به شما

ان شاء الله عمل کنیم ...
التمس دعا
۱۸ دی ۹۲ ، ۱۹:۱۲ علی مجیر
شین الف شین خالی ها به بهشت نمی روند!


پاسخ:
میام ان شاءالله!
۱۸ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۱ خادم شهدا
سلام وبلاگ ثائر الزهرا (س) راه اندازی شد
لطفا با نظرات خود ما را راهنمایی کنید
ممنون میشم ما رو لینک کنید
۱۷ دی ۹۲ ، ۱۱:۵۵ سالک ولایت
سلام علیکم
بنده شمارا به بازددی از وبلاگ وحسین عصر دعوت می کنم .امیدوارم با نظرتان مرا سرفراز کنید
پاسخ:
سلام علیکم 

سرمیزنم ان شاءالله

تشکر بابت دعوت
فقط به فکر خودتی ها
الان متن قبلی رو ور داشتی بعد یکی بیاد کامنت های ما رو بخونه نمی گه اینا حالشون ناخوش بوده؟
اینایی که نوشتن چه ربطی داره به .. :)
ولی حرکت باحالی بود
پاسخ:
منظورتون این بود که "فقط به فکرخودتون هستید!" دیگه
پاسخ به کامنت جناب عطریار رو میفرمایید آیا؟!؟


ولی تشکر ...
دقیقاً کجاش جالب بود این حرکت ؟! :|

اونم بابت این هست که من ندونستم هنوز باخودم چند چندم بعداً تصحیحش میکنم میگذارمش
درباره حدیث و اینکه مسئولیت میاره درست هست منتهی این هم که طرف بگه نمی خونم و نمی دونم و عمل هم نمی کنم میشه درجا زدن
بله در یه سطح اعتقادی می مونه و انتظار بیشتر هم نداره در حقیقت به 10 قانع هستش به اینکه پشت میزی بیشینه و کارمندی جز باشه
اما اون که میره دنبال یادگیری میشه مدیر کل البته این مدیر کل می تونه دزد از آب در بیاد می تونه نه یه مدیر کل خوب باشه
به هر حال این حالت اول دزد بدتر از او کارمند و اون مدیر کل خوب بهتر از کارمند جز
تصمیم با شماست چه کاره می خواهید بشوید؟
پاسخ:
گفتم ترس داره نگفتم خونده نشه!!
ولی ترجیح داره بعضی وقتا نخوندن به خوندن! اونم وقتی عمل آدم کم میشه!
علم تلنبار شده بدون فایده اثرش چیه؟!
درسته باصحبت تون موافقم ...
منظور هم احتیاط بیشتر بود!
آخه این روزا زیاد میخونیم و مینویسیم بدون توجه!(خودم رو میگم)
۱۶ دی ۹۲ ، ۱۰:۴۲ علی صداقت
سلام، تلنگر خوبی بود، بی نهایت ممنون
پاسخ:
سلام علیکم 

سپاس فراوان از لطف تون!


تشکر از حضورتون
یاعلی
۱۶ دی ۹۲ ، ۰۸:۲۰ قلبم را ب حبّ ت خوش دار ..
سلام
توجه ب ضرورت ها در راستای چارچوب ها باید باشه .
...
ولی بگویم باز حدیث خواندن و حدیث نوشتن ترس دارد اگر اهل عمل نباشیم لعن میشویم

کپی برداری فقط و فقط درصورت ذکر منبع مجاز است. _پلک شیشه ای_
...
درباره این تیکه حرفتون-بیشتر میگید-واقعا لعن میشیم؟!
یاعلی مدد
خدا قوت

پاسخ:
سلام 

درسته ... همین طوره 
اصلش اینکه آدم وقتی مضطربشه که خدا به اون مرحله نرسونه هیچ کس و ... دیگه چارچوب و ... نمیشناسه!!

این نقل به مضمون این هست که میگه :
اگه برای کسی حدیثی خوندی و گفتی تا عمل کنه ولی خودت از عمل بهش باز موندی عقوبت سنگینی در انتظارته ! چرا چون به اون چیزی که علم پیدا کردی عمل نکردی! 
حالا کسی هم که بره بخونه یا بشنوه مسئولیتش از کسی که نمیدونه خیلی سنگین تره! حالا اگه دونسته خلاف اون رو انجام بده ... خداعاقبت مون رو به خیر کنه!!

اصلش یادم نیست
مال دوست جونم بود برای دوسالِ پیشِ برای همین عین کلام یادم نیست
ولی میگفت بترسید از وقتی دونسته عمل نکردید
خوندنش مسئولیت میاره 

۱۵ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۳ جابر گرمابی
سلام
ممنون از حضور سبزتون
پاسخ:
سلام علیکم

خواهش ...
سلام

اون چیزی که احتمالا منظورتون هست اراده نیست بلکه به نظرم عزم هست. با هم فرق دارن ولی شاید من نتونم درست توضیح بدم. اراده انتخاب و خواستن یک امر هست و عزم قصد کردن و حرکت کردن به سمت خواسته...
یعنی ممکن هست شخصی اراده کنه اما عزم حرکت نداشته باشه و در نتیجه به هیچ چیزی نرسه. مثلا همین فرضی که در مورد گرسنگی خودتون توضیح دادید. شخص ابتدا اراده می کنه و با عزم حرکت می کنه به سمت این که به مقصد برسه اما موفق نمیشه و به قول شما به هر دری میزنه و نمیشه خب این جا ابتدا کم کم عزم انسان ضعیف میشه و نه اراده.. شخص هم چنان خواسته و طلبش رزق حلال هست منتها دیگه عزمی برای حرکت نداره و پایداری خودش رو از دست داده...
عزم از ایمان و یقین به هدف و دوراندیشی و عقلانیت زاده میشه نه به عکس..

حالا برگردیم سر صحبت شما.. طرف به هر دری زده و نرسیده و کم کم ابتدا عزم خودش رو از دست میده و به مرور اگر فشار بیشتر بشه اراده خودش رو هم ممکنه تغییر بده.. اون وقت هست که میگم دیگه این آدم جز رسیدن به همون اضطرار خودش که حالا گرسنگی باشه یا هر چیز دیگه به هیچ چیز فکر نمی کنه.

برای مثال خواب هم صرفا این جا منظور حد و حدودی هست که انسان به هر دلیلی برای خودش میذاره. چه اون حد و حدود الهی باشند و شامل حرام و حلال الهی بشن و چه نباشند.. صرفا منظور این بود که انسان در شرایط اضطرار دیگه متوجه اون حد و حدود نیست..

این رو هم بگم معمولا شیطان در این جور مواقع از وعده های دورغ استفاده می کنه که مثلا برای این مثال شما میگه برو فلان مغازه میوه فروشی و یواشکی چند تا میوه بردار به عنوان قرض و بعدا جبران می کنی و خلاصه مستقیما وسوسه ای خلاف اعتقادات شخص نمی کنه و شخص رو قدم به قدم پیش میبره... حالا یا واقعا لطف خدا شامل حال اون شخص میشه و میره به حساب خودش قرض رو جبران می کنه و یا این که روز به روز از اعتقادات خودش دورتر میشه و گمراه تر...

در کل حرفتون درسته و بنده هم قبول دارم. درستش همینه که انسان در هر شرایطی پا روی حد و حدود الهی نگذاره اما سخته..
پاسخ:
سلام علیکم

همین طوره ... 

حق باشماست " عزم از ایمان و یقین به هدف و دوراندیشی و عقلانیت زاده میشه نه به عکس.. "
این ها که صحبت میشه درسته ولی یک مسئله رو هم در نظر بگیرید که آدمی که به اون حد از اضطرار برسه دیگه به چیزی فکر نمی کنه که بخواد دنبال درست و غلط باشه و تنها چیزی که دنبالش هست رفع اضطراره... که البته این هم بستگی به قدرت ایمان و یقین شخص داره..

به عنوان مثال میگم شاید تقریبا خیلی از ما تجربه هم کرده باشیم. در حالت عادی هیچ کدوم از ما در هر حالی و در هر جایی حاضر نیستیم چشم رو هم بذاریم و بخوابیم و این کار رو زشت می دونیم اما وقتی یک کسی مثلا سی ساعت و چهل ساعت پیاپی نخوابیده باشه اصلا هیچ چیزی حالیش نمیشه! فقط می خواد بخوابه حتی شده برای چند دقیقه...
چون اون چیزی که قبلا براش مهم بوده که در حالی و هر جایی نخوابه الان در مقابل خوابیدن بی اهمیت شده .. حالا این موضوع رو ببرید تو سایر مسائل. وقتی انسان در شرایطی قرار بگیره که اضطرار و اهمیت یک امر دنیوی براش بیشتر از ایمان و عمل صالح و دستورات خدا بشه دیگه اصلا در مورد اون ها فکر نمی کنه و تنها چیزی که دنبالش هست اینه که اون اضطرار رو برطرف کنه...
البته گفتم بستگی به ایمان شخص داره.. مثال حضرت عباس علیه السلام که با وجود آن چنان عطشی باز مهم ترین مسئله برای ایشون رفع تشنگی نبود و مسائل دیگه ای رو به این موضوع ترجیح دادند و دست از آب کشیدند....
پاسخ:
درسته آدما میبُرن یه جایی ... بله همین طوره به قدرت ایمان و یقین بستگی داره ولی ...
.
.
.
سخنرانی نمیکنم ولی واقعاً عمل به آنچه که بهش علم داریم سخته ...
خدا خودش یاری کنه وگرنه آدم زود متلاشی میشه 
ضرورت یا مصلحت مسأله این است ؟
مصلحت اندیشی زیاد آدم رو دچار ضرورت خواهای ناخواسته میذاره از اونجایی که عمومن مصلحت اندیشی ها اشتباه از آب در میاد ضرورت ها هم بالطبع غیرشرعی میشن اینجاست که در جامعه غیر شرعی صحبت از شرع خنده دار میشه و همین جور میشه که این جمله رو زیاد می شنوی : برو ببین فلان جا(یا فلان کس) داره چی کار می کنه الخ
پاسخ:
درسته منظور هم همین بود که کسی برای خودش بشینه بگه الان ضرورت این رو ایجاب میکنه 
الان من ناچارم ... بحث سر همین بود ... اینکه اون زمان القائات شیطان میره به این سمت که میگه نه الان این ضرورتِ ، ناچاریه 
بعد هم همون هایی که فرمودید ...

داشتیم توی یه جمع کوچکی پیرامون مسئله سخت شدن ازدواج و این ها صحبت میکردیم ... مسئله در مورد برادر دوستان بود و همین طور اطرافیان مون ...
اینکه حالا با این وضع جامعه (حجاب و اقتصاد و ...) ، ازدواج موقت و این صحبت ها هم که دون شانی شده ، کسی به این ها برسه مثال همون آدم گرسنه و تشنه اون وقت چی ؟! 
سلام علیکم این هم میشود یک مثال راجع به مطلب شما باشد:
انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه،
جز این نیست که مردار وخون وگوشت خوک وآنچه را که (هنگام کشتن) نام غیر خدا بر آن خوانده شده بر شما حرام کرده است وهر کس (به خوردن اینها) ناچار شود در حالى که نه ستمکار وسرکش باشد ونه از حد گذرد، گناهى بر او نیست.» سوره «بقره»، آیه 173

«حرمت علیکم المیتة... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم، بر شما مردار حرام شده... پس هر کس - به خوردن گوشتهاى حرام - ناچار گردد بى آن که گرایش به گناه داشته، همانا خداوند آمرزنده ومهربان است.» سوره «مائدة»، آیه 3

این دو آیه در خصوص قاعده اضطرار است اما شمول ایات مربوط است به حق الله ، در این بحث آنچه فرد برای رفع نیاز خود به آن مرتکب می شود یا حق الناس است و یا از اموال عمومی است که علاوه بر مجازات دنیوی مجازات اخروی شدیدی نیز در بر خواهد داشت . فقط یک جا می توان به اضطرار عمل کرد که قاغده احسان در جریان باشد . مثلا در زمان حمل یک مصدوم در حال مرگ به بیمارستان از روی چمن همسایه عبور کنی و به او خسارت بزنی و مثالهای دیگه
درکل در مورد حق الناس نمیشه چون خیلی سختگیری شده ولی خیلی کم پیش اومده حق الله هم شرایطی داره
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم
پاسخ:
درسته اضطرار غذایی و طعام این ها براش هست ...
وسپاس بابت لطف تان که دقیق گذاشتید ...

دقیقاً حقّ الله و حقّ النّاس ...
درسته کلامتون متین ... منظورم همین هایی بود که فرمودید ...

ممنون 
۱۴ دی ۹۲ ، ۲۲:۰۵ پلڪــــ شیشـہ اے
کاری به مصداق هم داشته باشید هم نداشته باشید اصل حرفم سرِ اینه که آدم اصلا اجازه داره بگه من ناچارم و دست به کار حرام بشه ؟!
جای گرسنگی و تشنگی همه نیازهای فردی و ... رو میتونیم فرض کنیم ...
اون وقت اگر کسی به گناه افتاد آخرش میخوام ببینم گناهش با کیه ؟!

خدایا هدایت کن همه اونایی که با عدم بصیرت و آگاهی شون با بی فکری شون سبب گناه دیگران میشن!
همین الان چه قدر میشه دید این مسئله رو توی جامعه ...
از بحثای اقتصادی گرفته تا ...
سلام
همه اینها ختم میشه به اینکه «خدایا عاقبت همه مان را ختم به خیر کن»
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم

همین طوره ... کلامتون متین

یاعلی مدد

روسیاه بابت عدم حضور
آمدم نصفه نصفه هربار خواندم ولی توفیق نشد کامل بخوانم 
می آیم ان شاءالله
۱۴ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۸ تـــا به تـــا
سلام

از امام رضا(علیه السلام) درباره بهترین بندگان سؤال شد.
فرمود: آنان که هر گاه نیکى کنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شکر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر کنند، و هر گاه خشم کنند درگذرند.

======================
به دیدن وبلاگ ماهم بیایید
پاسخ:
سلام علیکم

امام رئوفم ...
سپاس ...
ولی بگویم باز حدیث خواندن و حدیث نوشتن ترس دارد اگر اهل عمل نباشیم لعن میشویم 

به روی چشم سرفرصت حتما

سپاس بابت حضورتان
سلام علیکم
یقینا و بدون شک هر موقعیتی امتحان الهیست و چه بخواهیم و چه نخواهیم چه بگیم شعاره و چه نگیم بازهم میرسیم ب مسئله ایمان فردی و ایمان ب خداوند
چون تنها راه در این مواقع صبر است تا بازشدن راهی از جانب خداوند چون خداوند چندین بار در قرآن فرموده: من با صابران هستم یا یکی از نشانه های با ایمان صبر و حق است ک در سوره عصر آمده توصیه به حق و صبر
کسی میگه اینا شعاره مطمئن باشه هنوز ب اون درجه از ایمان نرسیده حتی خود من
ولی اول وآخرش صبر است و من مطمئن هستم خدا از در غیب راهگشاست
{و عنده المفاتیح الغیب}
راجع به قسمت دوم همیشه دعا کردم خدا منو با ادعاهام امتحان نکنه ولی اگر شد که یقینا امتحان میکنه بتونم سربلند باشم
راجع ب نظر جناب ,لی آقا{......} من هم مسأله فقهی شو شنیدم الان حضور ذهن ندارم میپرسم ب اطلاع میرسونم ولی نزدیک ب این بود که بله اگر کسی به حالت مضطر برسه بعضی از محرمات برای رفع این حالت حلال میشه مثلا فرد ب حالتی برسد ک جان دادن او قطعیست میتواند از گوشت غیر حلال هم مصرف کند
پاسخ:
سلام علیکم

درسته ... مسئله همینه!!! به اون درجه ایمان نرسیدیم خیلی هامون!!
یه وقتایی هست آدم میبره از بس صبر کرده اصلا به سرش میزنه!! بی قراری ها به حدی میرسه که اگه بگن صبر کن دیگه حالیت نمیشه ...

واقعا هم همچین دعایی باید کرد ...
بستگی داره این مورد به قول همون جنابی که فرمودین بستگی داره چه جور ضرورتی باشه؟! مسئله چی باشه! وگرنه همیشه مصداق پیدا نمیکنه!
بله در مورد طعام هست ولی گفتم این گرسنگی تشنگی مثال بود برای نزدیک شدن ذهن به موضوع وگرنه مسئله این ها نیست 
مسئله سر حلال و حرامِ ! اینکه من آیا اجازه دارم به خودم بگم ناچارم؟! یااینکه اینا القائات شیطانِ؟!

سپاس بابت حضورتان
اصلاح کنم و اضافه کنم که:
به نظرم کسی که راه حق رو بدونه دیگه راه سومی نداره. یا باید راه حق رو بره و یا هر راه دیگه ای بره باطل هست.. یعنی اون حالت سومی هم که گفتم در واقع خودش بیراهه ست.

خداقوت
پاسخ:
به نظر بنده هم الان درست شد ...

خداقوت شمانیز
سلام علیکم

بمیره! هم از این دنیا راحت میشه هم خیالش از اون دنیا راحته! تازه مرگش هم چون در راه جهاد(جهاد با نفس) هست، شهادته!

(اما خب خودتون گفتید ما معمولا ایمان مون ضعیف تر از این حرف هاست که بخوایم منتظر بمونیم برای گشایش و فرجی از طرف خدا، تازه اون هم انتظار سازنده یعنی طرف تا جایی که جون داره برای رسیدن به نون حلال زحمت بکشه حالا یا می رسه یا این که شهید میشه.. اصلش هم این آزمایش ها برای رشد ما هست ولی ما قدرش
رو نمی دونیم و جز با لطف خودش به این هدف نمی رسیم...)

متوجه مطلب شدم منتها مثال دقیقی نبود چون این جا حالت سومی هم هست! یعنی جز صبر و انتظار سازنده و بی راهه رفتن راه سومی هم هست که همونی هست که گفتم.. صبر برای مرگ....

التماس دعا
پاسخ:
سلام علیکم

والا چی بگم! شهادت و ... اینم یه حرفیه ...
بابخش داخل پرانتز تون هم موافقم ... برای رشد هست و یه جور امتحان ... اگر موفق بشه ، بشیم ، بشوند تهش عسلِ! اگر طرف اومد دوهفته صبر کرد خُب دیگه براش فرقی که نداره ... هیچی نیست بخوره مرگش هم نرسید خدا هم ...
آهان اون وقت این صبر برای مرگ آیا راه سومِ؟! ؟؟؟
این راه اصلن ؟؟؟!! 
بااین مثال گفتم که ملموس باشه آخه اگه با خوردن نخوردن بعضی چیزا گفته بشه بیشتر به چشم میاد چون دیگه همه خوب باگوشت و پوستشون میتونن لمس کنن

محتاجیم
و دعاگوی همه
۱۳ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۹ محتـ ـسبـ
باید دزدی نکنه و داره میمیره ! یک ارزش و یک واقعیت ! درگیری سختیه و انتخابش سخت تر !
مطلقا هنگ کردم و واقعا ذهنم جوابی نداره
پاسخ:
;(

خدا آدم و توی همچین دوراهی هایی قرار ندهد
خدا عاقبت بخیر بشیم ... به لطفت به کرمت
یکی از دوستای باحالمون خیلی باحال در حد تیم سوپر استار جهان(وجود خارجی نداره شایدم داره به هر حال فوتبالی نیستم ) می گفت عندالضروره همه چیز حلال میشه؟!
قابل تأمله، ولی سخن چرتی به نظر میرسه!
شایدم راست بگه و باید ضرورت به طور دقیق بررسی بشه ؟
چون در نظر بگیرید به فرض جهان همه بمیرن و دوباره یه خواهر و برادری روی کره زمین بمونن ! به نظر میرسه اینجا حکم حرمت برداشته میشه
البته من مجتهد نیستم و باید از اهلش پرسید این رو در حد یه سوال و فرضیه بخونن دوستان نه حکم ...
پاسخ:
چی بگم ...

ولی خیلی قبول ندارم ... البته که به قبول داشتن من نیست 

شکرپاره

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">